رویان

بزرگترین مجله کشاورزی اینترنتی

رویان

بزرگترین مجله کشاورزی اینترنتی

توضیحاتی درباره میوه های مختلف باغی

 آناناس

Ananus communis

برخی راجع به آناناس این تصور را دارند که آناناس برگرفته از گونه ی Ananus حوزه ی گرمسیری پاراگوئه یا Parana می باشد. نیاهای جنگلی A. bracteatus، A. paraguezensis، و Pseudananas sp ی مناطق گرمسیری آمازون، همگی میوه های خوردنی، اما دانه دار دارند. مردم بومی مناطق گرمسیری آمریکا، آناناس را با کاشتن شاخه های نورسته و تاج گذاری به مدت خیلی طولانی، پرورش می دادند. آناناس های خود بارور تغییر پذیر، به طور عجیبی به مقدار 3000 دانه ی سخت دارند. مردم این را می دانند، آنها فورم های بی دانه را ترجیح می دهند، آنها مقدمتاً این گونه ها را گسترش می دهند. در حقیقت مردم بومی آمریکای جنوبی، واریته هایی را با رنگ گوشت متفاوت، مقدار اسیدیته ی متفاوت، و طعم و مزه ی متفاوت، انتخاب کردند.

 

آناناس ها به خوبی نگه داشته می شوند، بخاطر اینکه شیوه های فرآوری انبوه آنها نسبتاً ارزان است.

 

اکثر واریته ها، منبع سرشاری از ویتامین C می باشند. آناناس های کنسرو شده به هنگام فرآوری، حدود یک سوم محتوی ویتامین C خود را از دست می دهند، اما هنوز حاوی مقدار مفیدی می باشند. کم و بیش تفاوت های گوناگونی در رابطه با مقدار ویتامین C وجود دارد، آناناس ملکه ویکتوریا یا Queen Victoria، حدود 24 میلی گرم در هر 100 گرم ویتامین C دارد، و واریته ی Del Monte Gold، حدود 53 میلی گرم در هر 100 گرم ویتامین C دارد، که باعث می شود که این واریته ی منحصر بفرد، منبع سرشاری از ویتامین C شود.

 

آناناس حاوی آنزیم بروملاین می باشد. قرص های بروملاین ( از شاخه ی گیاه آناناس عصاره گیری شده است )، با این ادعا که آنها به مبارزه با بیماریهای قلبی، ورم مفاصل، و سایر بیماریهای مختلف کمک می کنند، در داروخانه ها به فروش می رسند. دانشمندان، قرص ها را بر اساس میزان بروز عفونت غدد پستانی در گاو ها ( ورم پستان ) مورد آزمایش قرار دادند، و روی هم رفته فهمیدند که آنها میزان سلولهای گلبولهای سفید ( سیستم ایمنی طبیعی که به آلودگی های مزمن واکنش نشان می دهد ) را به میزان یک سوم کاهش می دهند. این که بروملاین ها چطور عمل می کنند هنوز معلوم نشده است، اما دانشمندان بر این عقیده اند که آنزیم ها، همچون prostoglandins، مانع ترکیب مواد اشتعالی در بدن می شوند.

توت فرنگی

 

Fragaria ananassa

چهل گونه یا گونه های بیشتری از توت فرنگی، همگی کم یا بیش خوردنی می باشند، و یکی از شایع ترین آنها یعنی F vesca، توت فرنگی درختی، در آفریقای شمالی یافت می شود. هر جا که ما در نواحی معتدل سیر کردیم، توت فرنگی های درختی و علفی یافت می شد. بهترین آنها، F. vesca، F. viridis، و F.moschata بودند. توت فرنگی های علفی همانطور که از نامشان بر می آید، بزرگتر از فورم های موجود توت فرنگی های درختی یا چوبی اروپایی نمی باشند، ولی طعم و رنگ متفاوتی دارند. تماماً اندکی از واریته ها از این دیباچه ها برگزیده شده اند، و آنها همگی به خوبی در میان باغ های امروزی گسترده شدند.

میوه ی توت فرنگی، در کل منبع سرشاری از اسید پانتوتنیک ویتامین B نمی باشند، اما مقدار سودمند و مفیدی از آن را دارا هستند. نصف یک توت فرنگی خوراکی، تقریباً یک سوم از حداقل نیاز روزانه ی یک فرد بزرگسال را تأمین می کند.

 

توت فرنگی ها مقدار خیلی مناسبی از ویتامین C را دارا می باشند؛ پنج عدد توت فرنگی، بهتر از نصف آن، نیاز روزانه ی یک فرد بزرگسال را تأمین می کند.

 

توت فرنگی ها حاوی لیکوپن ( یا کاروتنوئید فعال در گوجه فرنگی ها ) نمی باشند، بنابراین با توجه به اینکه این ماده در آنها هنوز شناسایی نشده است، مواد دارویی گیاهی طبیعی منحصر به توت فرنگی ها، عهده دار کار های حفاظتی می باشند.

 

توت فرنگی ها، روی هم رفته در آزمون های شناسایی میوه ها و سبزیجات غنی از آنتی اکسیدان، در رده ی ششم قرار می گیرند. مطالعات آزمایشگاهی در آزمون دیگری، دوباره این را معتبر کرد، که اشاره بر این بود که برخی از این میوه های توتی قادرند میزان بالای کلسترول LDL ( لیپوپروتئین کم چگالی )، بیماریهای قلبی، سکته و تصلب شرائین را کاهش دهند. در مطالعات مذکور اخیر، توت فرنگی ها نظر باینکه دارای پنجمین اثر بازدارنده ی LDL در میان همه ی میوه های توتی می باشند که مورد رسیدگی قرار گرفته اند، مورد آزمایش قرار گرفتند. به طور قابل توجهی، مطالعات بعدی روی توت فرنگی ها نشان داد که، در حالی که توت فرنگی ها دارای ششمین غلظت بالای آنتی اکسیدان ها می باشند، در اثر بخشی شیمیایی یا دارویی حقیقی در جلوگیری از اکسیداسیون در سلولها، سوم می باشند. بیشترین فعالیت این آنتی اکسیدان ها در بخش آبدار می باشد.

هلو

Prunus persica

گونه های Prunus‌ نیایی که موجب بوجود آمدن بادام و هلو شده اند، احتمالاً مختص آسیای مرکزی می باشند. هلو های جنگلی چین، تغییر پذیری بزرگی را ، با میوه های یک دست، نوک دار، گرد، پوست قرمز، سفید، و گوشت میوه ی زرد یا سفید نشان می دهند. دو گونه ی دیگر، P. ferganensis آسیای مرکزی و P. mira‌ آسیای غربی نیز، میوه های خوراکی دارند، ولی آنها نامرغوب تر از هلو می باشند.

 

تقریباً همه ی جوانه های هلو، میوه های ارزنده ای را تولید می کنند، و طولی نمی کشد که میوه دهی کنند،  از اینرو روستایی ها میوه های بزرگتر و خوش طعمی را بر می گزینند که خیلی زود میوه ها را حاصل می کنند. تاجران در جاده ی ابریشم، هلو را از چین تا کشمیر و سرتاسر کوههای آسیایی تا عراق ( که در زمان های خیلی قدیم با نام ایران شناخته می شد ) بردند. زمانی که به ایران و کشورهای مجاور رسید، شناخته نشده بود، ولی طولی نکشید که بومی آنجا شد. حدود 3400 سال پیش، در اسناد مصری از آن نامبرده شده بود، هرچند آن می بایستی به زمانهایی قبل از آن زمان می رسید. گسترش تا اروپا از طریق آسیای جنوب غربی و خاورمیانه، حتمی و غیر قابل اجتناب بود. هلو، احتمالاً توسط الکساندر کبیر، بعد از جنگ های حماسی در آسیای مرکزی، وارد یونان شده است. اروپایی ها بر این عقیده اند که هلو متعلق به ایران بوده است، بنابراین این میوه را چینی، persica نامیده اند که به معنای ایران یا پرشیا می باشد. هلو از اروپا توسط مکتفشان و مهاجر نشینان اسپانیایی و پرتقالی قرن های شانزدهم تا هفدهم، به دنیای جدید وارد شد. به طور قابل توجهی، اسپانیایی ها هلو را وارد نواحی شمالی فلوریدا، یا سواحل جرجیای ایالات متحده کردند.

 

هلو ها میوه های نسبتاً یکروزه و بی دوام فصل تابستان می باشند. یک هلو حدود 5 درصد از حد اقل نیاز روزانه ی یک فرد بزرگسال به نیاسین ( B3 ) را تأمین می کند. هلو های تازه و کنسرو شده، تقریباً همان مقدار ویتامین A را دارا می باشند، بر خلاف یک هلوی با اندازه ی متوسط که حدود 530 واحد بین المللی یا IU را داراست.

 

 گلابی

 

 

Pyrus communis

گونه های گلابی، عموماً در درختان و جنگلهای آسیای مرکزی و جنوب غربی، به وفور یافت می شوند. گلابی های نیایی، Pyrus communis، در جنگلهای بخشهایی از آسیای مرکزی و جنوب غربی، به صورت جنگلی و خودرو رشد می کنند. میوه های جنگلی P. communis، همانند اکثر گونه های جنگلی، خوراکی نمی باشند، آنها کوچک، ریگ دار، سفت و سخت، تند و ترش مزه می باشند. سایر گونه ها مانند P. nivalis گلابی برفی، و P. serotina گلابی آسیایی، گمان می رفت که بطور طبیعی با P. communis پیوند زده شوند تا فورم های اولیه ی گلابی را که ما الآن می شناسیم، بوجود آورند. سایر گونه ها ممکن است همچنین پیچیده شده باشند، بویژه P. ussuriensis. از بین 22 گونه ی عجیب Pyrus، فقط گلابی های اروپایی، آسیایی و Ussuri ( P. ussuriensis ) خانگی شده اند.

 

امروزه هنوز مردم کوههای قفقاز شمالی، علی رغم دسترسی آنی به سلسله میوه های خانگی، میوه های Pyrus‌ جنگلی را گرد آوری می کنند.

 

گلابی ها مثل خویشاوند خود یعنی سیب، عمر و دوام انباری خوبی دارند. بر خلاف سیب، شما نمی توانید یک گلابی خیلی رنگین، رسیده، و برشته ای را بچینید و آنرا میل کنید. گلابی ها باید رسیده و نرم شوند، اما نه خیلی زیاد. درختان گلابی، در معرض بیماریهای باکتریایی ویژه ای هستند.

 

خربزه، طالبی

Cucumis melo

 

چند گونه از جنس Cucumis در آفریقا وجود دارد و خربزه ی جنگلی که انسانها سرانجام خانگی کردند، مختص نواحی گرمسیری sub Saharan آفریقای شرقی می باشد. باور بر این بود که نسبت به سایر محصولات  کمی دیر خانگی شده باشد، اما وقتی که خانگی شد، فورم های زیاد و متغیری بوجود آمد. آن در فصل های خشک و طولانی نقاطی از هند و جنوب غربی آسیا نتیجه بخش بود. در حقیقت، آن در هند خانگی شد، و هند به عنوان دومین کانون گونه های جنگلی در نظر گرفته شد. از آسیای جنوب غربی، تا یونان وایتالیا و همه ی نقاط تاریخی مدیترانه ای ، گسترش یافت.

 

خربزه ها قیمت مناسبی دارند و در کشور هایی که دارای نواحی آب و هایی مختلف می باشند، در دسترس و موجود می باشند؛ مثل مناطقی مانند استرالیا و ایالات متحده. حال آنکه که تاریخ مصرف خیلی طولانی ندارند، واریته ها با پوست تنومند مناسبی به بار می آیند تا فواصل زیادی ترانزیت شوند. گوناگونی و پیچیدگی طعم، اندازه، رنگ گوشت میوه و بافت، خربزه را یکی از جالب ترین و دلچسب ترین میوه هایی می کند که وجود دارد. آن همچنین منبع مهمی از برخی مواد مغذی می باشد.

 

مقدار پتاسیم زیادی دارند، خربزه های سنگی/ طالبی ها، منبع سرشاری از ویتامین A می باشند، آنها دومین منبع از بهترین منابع تمامی میوه هایی می باشند که در این متن ذکر شده اند، با 3224 واحد بین المللی قابل ملاحظه ای در هر 100 گرم می باشند. علاوه بر این، سرو معمولی این خوراکی که حدوداً نیمی از نیاز روزانه ی ویتامین C یک فرد بالغ را برآورده می کند، آنها را منبع خیلی مناسبی از ویتامین C می سازد.

 

 

 پرتقال

 

Citrus sinensis

فورم های نیایی جنگلی پرتقال های شیرین پیدا نشده است. قابلیت خوردن، همچون دسته ای در مرکبات گسترش یافت. پرتقال شیرین، یکی از بهترین ها می باشد. نخستین نگارش های تاریخی پرتقال، در نوشتجات چینی  4400 سال پیش می باشد.

 

با بوجود آمدن توافق زراعی و داد و ستد زمین و دریا بین اروپایی ها، دریای مدیترانه از جنوب غربی تا جنوب آسیا تا چین بزرگتر شد که موجب گسترش پرتقال در تمامی این مناطق شد. مکتشفان اسپانیایی و پرتقالی، در قرن های 15 و 16، پرتقال را به مستعمرات جهان جدید در جزایر کارائیب و آمریکای جنوبی بردند. اواخر، در قرن هجدهم، کشت مرکبات در فلوریدا پیش از این برقرار شده بود، و فقط وارد کالیفرنیا شد. پرتقال در قرن نوزدهم، توسط مهاجرنشینان بریتانیایی وارد استرالیا شد و و کمی بعد، از استرالیا وارد نیوزیلند شد.

 

البته امروزه، پرورش پرتقال تجارت بزرگی به حساب می آید و مقیاس وسیعی را شامل می شود. این باعث قیمت مناسب میوه برای مصرف کننده ها خواهد بود. پرتقال ها سفر خوبی دارند، می توان آنها را در محل خنکی انبار کرد تا قابلیت استفاده ی آنها را بالا ببریم. اکثر پرتقال ها عملاً مورد استفاده قرار می گیرند که از آنها آب پرتقال درست شود، و سایر محصولات در ازاء تنها حدود 20 درصد از محصولات ایالات متحده ی آمریکا، حداقل به بازار روز می روند.

 

تحقیقات در رابطه با پرورش پرتقال ادامه دارد، و یکی از جالب ترین پیشرفت های بوجود آمده، افزایش شمار پرتقال های خونی می باشد که پرورش داده می شوند. منطقی خواهد بود که گمان کنیم که آنها مقدار آنتی اکسیدان بیشتری خواهند داشت.

 

یک پرتقال، حدود 20 درصد از نیاز روزانه ی folate یک فرد بالغ را برآورده می کند، بعلاوه، منبع سرشاری از ویتامین C می باشد. یک پرتقال، درست بیش از مقدار خوراک کامل روزانه ی توصیه شده ی ایالات متحده را تأمین می کند ( 60 میلی گرم برای هر بزرگسال ).

 

پرتقال ها دارای مواد دارویی گیاهی طبیعی به نام مونو ترپن ها در پوست خود می باشند که هم سلولها را در برابر سرطانی شدن حفظ می کنند، و در مقابله و مبارزه با سرطانهای موجود کمک می کند. حداقل، نظرباینکه این امر روی موشهای آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفته است، اما دلیلی مبنی بر تصور اینکه، این مواد دارویی در انسان مؤثر نخواهند بود، وجود ندارد. یک مونو ترپن، d-limonene، شامل بیش از 90 درصد چربی در پوست پرتقال می باشد.

 

آزمایشات اخیر انجام شده روی میزان تأثیر آنتی اکسیدان های میوه های بازرگانی متعددی، پرتقال را در اثر بخشی علیه فرآیند های اکسیداتیو مضر در سلولها، در رده ی پنجم قرار داد. دانشمندان اخیراً بیوفلاونوئید های متعددی را از مرکبات شناسایی کرده اند که مانع برخی آنزیم های P450 سیتوکروم می شود. یک آنزیم سیتوکروم P450 1B1، می تواند دود سیگار، مواد ضد آفت و سایر مواد را در بدن انسان فعال کند تا سرطانزا بشوند.

کیوی

 

Actinidia deliciosa, A. chinensis, A. arguta

کیوی مختص آسیای شرقی می باشد، جایی که در آنجا حدود 40 گونه از کیوی وجود دارد. برخی بی مزه، برخی شیرین، برخی تند، برخی به اندازه ی گیلاس، و برخی هم به اندازه ی میوه های بازرگانی درجه پائین می باشند. مردم همیشه این میوه ها را برداشت می کردند، و در قسمت هایی از روسیه، حداقل یک کیوی مقاوم به سرما، Actinidia kolomikta، هنوز از جنگل های درختان سوزنی برگ برداشت می شود. مقدار ویتامین C، بین گونه ها و همچنین بین گیاهان منفرد یا منحصر بفرد در یک گونه، متفاوت می باشد. برخی از معمول ترین کیوی های جنگلی، مخصوصاً Actinidia kolomikta، A. arguta، و A. chinensis، مقادیر قابل توجهی از ویتامین C را دارا می باشند.

تجارتی کردن کیوی با گوشت میوه ی سبز ( A. deliciosa )، علی رغم کیفیت نگهداری عالی آن و مقاومت در برابر ضربه دیدگی، به کندی صورت گرفت. هیئت اعزامی بریتانیایی، بذر را به یک باغبان نیوزیلندی که نخستین بار در سال 1910 گیاه را مثمر کرد، فرستادند.

 

هیبرید های جدید بین گونه های متعدد، در فرانسه، کانادا، ایالات متحده، و نیوزیلند بوجود آمد. همانگونه که این ها موجود می باشند، انتظار می رود که به کیوی های به اندازه ی انگور، کیوی های قرمز، کیوی های با گوشت میوه ی زرد، و شاید به کیوی های حاوی ویتامین C، حتی خیلی عالی تر از واریته های Hayward‌ کنونی نگریسته شود. این بخاطر یک گونه ی جنگلی به نام A. eriantha‌ می باشد، گفته شده که 1000 میلی گرم ویتامین C، در هر 100 گرم از گوشت میوه موجود می باشد. متأسفانه، A.eriantha، گذشته از این، خیلی خوش طعم نمی باشد. یک کیوی با گوشت میوه ی زرد جدیدی در سال 2000 روانه ی سرتاسر جهان شد، این میوه نزدیک به 100 میلی گرم ویتامین C در هر میوه را دارا می باشد که واقعاً فوق العاده و استثنائی می باشد.

 

کیوی ها یکی از خوراکی های با تراکم تغذیه ای بالا می باشند. غلظت های بالاتری از ویتامین ها و کانیها در هر کالری، نسبت به اکثرمیوه های دیگر دارند. مهمتراز همه، شاید، یک کیوی حدود 115 درصد از USRDA را برای ویتامین C تأمین کند. کیوی ها منبع فوق العاده ای از این ویتامین می باشند. ویتامین C می تواند تا حد زیادی توانایی بدن ما را در جذب و استفاده از آهن بهبود دهد، و یک کیوی حدود 2 درصد از USRDA را برای آهن دارا می باشد.

 

یک میوه همچنین در حدود 14 درصد از نیاز folate ( B کمپلکس، اسید فولیک ) روزانه ی افراد بالغ را آزاد می کند. بر فرض بهترین منابع folate، سبزیجات یا گیاهان برگ دار سبز، نوعاً 50 درصد از folate خودشان را به هنگام پخت و پز از دست می دهند. Folate کیوی ( معمولاً بدون پخت و پز خورده می شود )، با ارزش تر از آن است که نخست ظاهر می شود.

 

محتوی پتاسیم، چهارمین چیز وافر هر میوه ی خانگی می باشد ( 332 میلی گرم در هر 100 گرم ). محتوی کلسیمی یک کیوی، از قرار 25/2 درصد میزان مجاز روزانه ی توصیه شده ی ایالات متحده، خیلی زیاد نمی باشد، ولی بیش از همه ی میوه ها، به استثنای اندکی از آنها می باشد. مقادیر عناصر غذایی کم مصرف کروم که در تغذیه ی انسان مورد نیاز است، محرز و ثابت نشده است ( کروم نقشی در ضربان قلب، و بکار بردن کربو هیدرات در بدن دارد. آن ممکن است عاملی در جلوگیری از دیابت و بیماریهای قلبی باشد ). یک کیوی، بطور متوسط 17/0 میلی گرم از کروم را دارا می باشد. در حالی که کیوی ها نظر باینکه دارای مقادیر مفیدی از ویتامین E می باشند، این ویتامین در بذر های ریز موجود می باشد.

 

بطور قابل توجهی، مطالعات اخیر روی اثر بخشی آنتی اکسیدان های میوه های تجاری متعددی، کیوی تازه را در اثر بخشی علیه فرآیند های اکسیداتیو مضر در سلولها، در رده ی هشتم قرار داد.

 

یک کیوی در حدود 5/1 گرم از فیبر خام ، و چندین برابر از همان مقدار از فیبر مربوط به رژیم غذایی را ( صمغ، پکتین و ... ) داراست که آنرا بطور استثنائی، منبع فیبری ممتازی می سازد. فیبر ها در سلامت روده و از بین بردن سم در روده ها مؤثر می باشند.

 لیمو ترش

 

Citrus limon

لیمو از گیاهان نیایی، احتمالاً در آسیای جنوب شرقی بوجود آمده است. لیموی کشت شده یا محیات، احتمالاً هیبرید طبیعی از دو گونه ی جنگلی می باشد، بیش از همه محتمل بر لیمو ترش C. aurantifolia و لیموی  C. medica می باشد. برخی بر این باورند که آن منحصراً از گونه های نیایی C. medica بوجود آمده است. نخستین اشارات ذکر شده از لیمو، در یک نوشته ی سانسکریت در هند، از 2800 سال پیش بود. در عصر میانی، لیمو همراه با کانال های کشتیرانی از خاورمیانه به اسپانیا و آفریقای شمالی رفت. اسپانیایی ها و پرتقالی ها خیلی زود آنرا به مستعمرات خود در آمریکای جنوبی و دریای کارائیب وارد کردند.

لیمو ها دارای مواد دارویی گیاهی طبیعی به نام مونوترپن در پوست خود می باشند که هم از سلولها در برابر سرطانی شدن آنها محافظت می کند، و هم به مقابله و مبارزه با سرطان های موجود کمک می کند. حد اقل، نظر باینکه این امر در موشهای آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفته است، اما دلیلی بر این تصور وجود ندارد که این مواد دارویی درانسان مؤثر نخواهند بود.

 انبه

Mangifera indica

 

انبه متعلق به گروهی از گونه های درختان جنگل های بزرگ مختص یک منطقه ای می باشد که از شمال شرقی هند، سرتاسر آسیای جنوب شرقی و گینه ی نو امتداد دارد. برخی از 40 گونه، یا گونه های بیشتری، میوه هایی دارند که جنگلی برداشت می شوند ولی فقط انبه ی M. indica، یک گیاه خانگی می باشد.

 

انبه های جنگلی، میوه هایی دارند که خیلی ریشه دار، با تراکم زیادی از صمغ های ترپانتینی می باشند. برخی مانند M. quadifera، مواد دارویی تند ناشناخته ی مقوی در گوشت میوه دارند. برخی از گونه های جنگلی بزرگ هستند، بقیه کوچک، با میوه های با اشکال مختلف می باشند. میوه های با فیبر کم، نسبتاً بی هسته و کوچک و عاری از صمغ، که ما امروزه داریم،‌ پی آمد گزینش هزار ساله ی انسان می باشد. جوانه های انبه، خیلی متغیر می باشند.

 

انبه ها در طول میوه نشینی به یک دوره ی خشک نیاز دارند، آنها همچنین به حالات نیمه گرمسیری و گرمسیری بدون یخبندان نیاز دارند. گمان می رود که بازرگانان یا مسافران پرتقالی، احتمالاً در قرن شانزدهم، انبه را از هند به آفریقای شرقی، آفریقای غربی، و سپس به مستعمراتشان در آمریکا برده باشند. انبه در قرن هجدهم در هند غربی، و در قرن نوزدهم در فلوریدا کشت شد.

 

انبه ها تاریخ مصرف کوتاهی دارند، اما بوجود آمدن باربری های هوایی به این معنا بود که انبه ها می توانند از نواحی گرمسیری آسیای جنوب شرقی، هند و آفریقا صادر شوند، و در بهترین شرایط وارد اروپا و آمریکای شمالی شوند.

 

نه تنها انبه ها منبع سرشاری از ویتامین C می باشند، آنها همچنین دارای بالاترین تراکم ویتامین A از میان هر میوه ی بازرگانی می باشند که اینجا نام برده شده است.

 انجیر

 

Ficus carcia

انجیر مختص نواحی جنوبی عربستان می باشد.F. vogelii گونه ای از آفریقای گرمسیر و بعلاوه نواحی شرقی آفریقای جنوبی می باشد. آن، میوه های زرد و کوچک خود را در جنگلهای ساحلی، در زمین های شنی، و نیز در محل های باتلاقی، تولید می کند. میوه های سبز مایل به زرد بی طعم و مزه ی F. soldanella ی آفریقای جنوبی وجود دارد که کوچک می باشند.

گونه ی دیگری از انجیرها، انجیر مصری F. sycomorus، در مصر و کشور های مدیترانه ای شرقی رشد پیدا کرده اند. میوه ها گلابی شکل ، شیرین و اندکی معطر هستند، اما آنها در رتبه ی پائین تری از انجیر معمولی قرار دارند.

 

انجیر ها زمانی که می رسند خیلی نرم می شوند، بنابراین فروش آنها بعنوان یک میوه ی تازه، خیلی مشکل می باشد. اکثر میوه های انجیر خشکانده می شوند.

 

عصاره گیری از میوه های F. sycomorus‌ و انجیر جنگلی دیگری حتی با میوه های نامرغوب تر F. benjamina، فعالیت ضد باکتریایی مهم، بعلاوه ی فعالیت ضد توموری میسری را نشان داده است. انجیر معمولی، میزان نسبتاً بالایی از داروهای گیاهی را داراست که coumarins‌ نامیده می شوند. این ترکیبات در درمان سرطان پروستات مورد استفاده قرار می گرفتند. ترکیب ممکن ضد تومور دیگری، بنزآلدهاید می باشد، که کنش وری قابل توجهی را بر علیه سرطان ها ارائه می کند. این نتایج ممکن است تأثیر بازدارنده ی مقدوری را در رده هایی که بطور طبیعی در میوه ها یافت می شود، نمایان سازد.

 

انجیر های خشکیده ی تجاری ( که بوسیله ی سولفور دی اکسید و پتاسیم سوربات مورد عمل قرار گرفته اند ) یکی از بالاترین مقدار پلی فنول ها را دارا می باشند.

 

در حالی که انجیر بعنوان منبعی از ویتامین C ارزیابی نمی شود، انجیر ها یکی از بالاترین میزان کلسیم هر میوه ی معمول را دارا می باشند ( 35 میلی گرم در هر 100 گرم )، و انجیرهای خشک حقیقتاً مقدار سودمندی دارند- 146 میلی گرم در هر 100 گرم.

 انگور

Vitis vinifera, V. species

انگور مختص کوههای آسیای مرکزی می باشد. آسیای مرکزی، خانه ی طبیعی میوه های خیلی مهم می باشد. انگور های جنگلی، عموماً برای خوردن مناسب می باشند، در هر دو فورم سیاه و سفید رخ می دهند. شکی نیست که اجداد ما بهره ی خوبی از برداشت پائیزی این درختان مو برده اند، بویژه زمانی که آنها می توانستند به خوبی به بالای درختان آلوی جنگلی یا گلابی جنگلی بروند. وقتی که درختان جنگلی برگریز پائیزی در مناطقی بریده می شدند تا راهی برای زراعت و کشاورزی را بسازند، بهترین نوع درختان مو، و درختانی که آنها پرورش می دادند، نگه داشته می شدند. انگور یا مو، در بخش های غربی جنوب غربی آسیا، حدود 6000 سال پیش از عرضه اش، خانگی شده بود. یونانی ها احتمالاً حدود 3000 سال پیش به کشت این میوه دست یافتند و بعد از آن سرتاسر دریای مدیترانه در امتداد کانال های دریایی فنیقی، گسترش یافت. کشت مو، بوسیله ی رومی ها سرتاسر اروپا رواج پیدا کرد، و صومعه ها در اروپا، یکی از مخازن دانش کشت و واریته ها شدند. اسپانیایی ها و پرتقالی ها، انگور ها را در تمام مستعمرات شمالی، مرکزی و جنوبی آمریکا با خود می بردند.

آمریکای شمالی، غنی از گونه ی vitis می باشد، و زمانی که انگور آسیایی در قرن هفدهم وارد کرانه ی دریای آتلانتیک شد، بویژه زمانی که گونه ی وارد شده در معرض بسیاری از بیماریها در کشور جدیدش بود، گونه ها را جهت پیوند زنی با گونه ی محلی گرد هم آوردند. جوانه های این پیوند زنی های خود بخودی،‌ بخاطر مقاومت بیماری fox محلی، انگور مشک، انگور های ریوربنک یا ساحل رودخانه ای، و شیرینی و اندازه ی بیش از حد انگور های آسیایی اروپاییایی، مورد توجه قرار گرفته اند. واریته ی خیلی شناخته شده ی Concord انگور، مثالی از این گونه می باشد.

 

انگور آسیایی اروپایی، از لحاظ تجاری و بازرگانی سرتاسر جهان کشت می شود، برخلاف اروپای غربی، بالکان، کالیفرنیا، استرالیا، آفریقای جنوبی، و شیلی، تولید کننده های عمده می باشند.

 

خوردن یا هضم انگور زمانی که شما 100 گرم از آنرا می خورید، تا حدی آسان می باشد، و حدود 18 درصد نیاز روزانه ی توصیه شده ی ویتامین C ی افراد بالغ را برآورده می کند. زمان برد که انگور بعنوان یک غذای سالم شناخته شود، و تصور می شده که می توانند حاوی مقادیر سودمند و مفیدی از آنتی اکسیدان ها، مواد دارویی گیاهی محافظ و طبیعی باشند. این محتمل می باشد که انگور های به رنگ خیلی تیره ( سیاه )، بیشترین مقدار مواد دارویی گیاهی محافظتی را در خودشان داشته باشند، هرچند این مورد تحقیق و بررسی قرار نگرفته است. Resveratrol، یک ترکیب فنولی، بهترین ترکیب حفاظتی شناخته شده در انگور می باشد، و آن مخصوصاً در واریته های انگور های پوست تیره رایج می باشد. آن در انگور های قرمز وجود دارد، و برخی بر این عقیده اند که مصرف انگور به رنگ نسبتاً قرمز، همراه با کاهشی در خطر بیماری انسداد شرائین قلبی می باشد. عصاره ی انگور های تیره، حاوی همان ترکیبات حفاظتی می باشند.

 

انگور های خشک شده ( کشمش ها )، در مطالعات علمی برای شناسایی میوه ها و سبزیجاتی که بیشترین مقدار از آنتی اکسیدان ها را دارند، در رده ی دوم قرار گرفتند. بر این اساس، کشمش ها باید گزینه ی ممتاز و شگرفی از بایت داشتن مقدار مواد حفاظتی، باشند.

 

بطور جالب توجهی، مطالعات اخیر روی کارآیی و اثرات آنتی اکسیدان های میوه های بازرگانی متعددی، انگور های قرمز تازه و شیرین را در اثر بخشی آنتی اکسیدان ها در برابر فرآیند های اکسیداتیو مضر در سلولها، در رده ی ششم قرار داد.

 

توت سیاه یا شاه توت

 

گونه های Rubus و هیبرید های مجتمع

گونه ی شاه توت که اجداد خیلی دور ما با آن آشنا بوده اند، Rubus pinnatus است. میوه های سیاه براق خودش را در حاشیه های جنگل ها تولید می کند. گونه های متعدد شاه توت، مختص مناطقی می باشند که مستقیماً از میان اروپا و آسیا امتداد دارند ( برخی از گونه ها در این مناطق، محلی یا ناحیه ای می باشند ). شاه توت ها افزوده ی فصلی مفیدی برای رژیم غذایی ما می باشند. شاه توت ها خیلی خیلی به تازگی، اهلی یا خانگی شده اند، شاه توت های جنگلی، همیشه در سیاج بند ها یا ردیف خاربن ها و حاشیه ی درختزار ها یا جنگل ها موجود بودند، و برخی از گونه ها، علف های هرز مهاجم چراگاه ها و مزارع بوده اند، بنابراین، تصور این که آنها را عمداً بکاریم، احمقانه به نظر می آید. اما با افزایش شهر نشینی، دسترسی به توت های جنگلی خیلی کاهش یافت، و از اواخر 1860به بعد، تلاش هایی شد تا نهال های توت جنگلی بزرگتر و بهتری را پیدا کنند تا بویژه در آمریکا، آنها را به باغات بیاورند. آن از هیبرید های طبیعی در آمریکا، و از گزینش و پیوند زنی بین گونه های جنگلی در اروپا می باشد که اکثر شاه توت های بازرگانی ما از آن ناشی می شود. منصفانه خواهد بود بگوییم که شاه توت های امروزی، خیلی از توت های جنگلی متفاوت نمی باشند، بجز در اندازه.

 

شاه توت ها تاریخ مصرف خیلی کوتاهی دارند. آنها با دست به دست کردن و حمل و نقل، آسیب می بینند، و گیاهان امکان دارند تماماً در معرض معدود بیماریهایی باشند. زمانی که شرایط مطلوب می باشد، آنها خیلی خیلی پر بار می شوند. عرضه ی تازه ی توت ها، بالتبع نسبتاً پر خرج و هزینه می باشد.

 

در 21 میلی گرم از ویتامین C در هر 100 گرم، شاه توت های تازه، منبع خیلی سرشاری از ویتامین C می باشند.

 

شاه توت ها در معیار سنجی برای شناسایی میوه ها و سبزیجاتی که خیلی غنی از آنتی اکسیدان ها می باشند، در رده ی چهارم قرار دارند. آنتی اکسیدان های طبیعی، " اسید فنیک " در شاه توت ها، اینطور تشخیص داده شده است که دارای خواص آنتی اکسیدان های قابل مقایسه با انگور تازه و انگور قرمز می باشند. بطور جالب توجهی، مطالعات بعدی شاه توت ها را اینطور نشان داد که چهارمین رده ی تراکم آنتی اکسیدان بالا را دارا می باشند، در کارآیی شیمیایی حقیقی در جلوگیری از اکسایش در سلولها، دومین می باشند. اکثر فعالیت این آنتی اکسیدان ها، در بخش آبدار می باشد.

 

مطالعات آزمایشگاهی نیز اظهار می کنند که برخی از توت ها می توانند میزان بالای کلسترول LDL ( لیپوپروتئین کم چگالی )، بیماریهای قلبی، سکته و تصلب شرائین را کاهش دهند. شاه توت ها نظر باینکه بالاترین اثر بازدارنده ی LDL را دارند، مورد آزمایش قرار گرفته اند.

گیلاس

 

 

Prunus avium

نخستین گونه های نیایی Prunus، احتمالاً در آسیای مرکزی رخ داده اند و به آلو، زردآلو، هلو، لوزتین، و گیلاس سرچشمه می یابند. کانون خاستگاه یا منشأ گیلاس، احتمالاً بخش های غربی آسیای مرکزی می باشد، و کانون خاستگاه ثانوی، اروپا می باشد. گیلاس ترش ( اغلب گیلاس دم کوتاه، یا گیلاس کلاغ زنگی یا آشفته، نامیده می شود ) Prunus cerasus، ، شاید بوسیله ی تزریق ژن از گونه ی Prunus دیگری از آسیای مرکزی از گیلاس شیرین نموپیدا کرده است.

گیلاس ها، احتمالاً نزدیک به2500 سال پیش، در قسمت های غربی ترکیه و یونان خانگی شده اند. رومی ها، گونه های بیشماری از گیلاس های پر کیفیت را شناسایی و ارزش گذاری کردند، و آنها این فورم ها را سرتاسر امپراطوری خود پخش کردند. با نابودی و تنزل امپراطوری روم، گیلاس ها از نظر افتادند، و در قرن سیزدهم، تنها گونه های متداول شیرین و ترش، مورد شناخت تاریخ نویسان قرار گرفتند. هر چند نظر ها برگشت و در قرن شانزدهم، آنها بطور گسترده در اروپا کشت شدند. مهاجران اروپایی آنها را به آمریکای شمالی بردند، جایی که گیلاس های شیرین در سواحل غربی اقیانوس آرام مورد توجه بودند،‌ و گونه های ترش برای کلاغ زنگی، در شرق مورد توجه بودند.

 

گیلاس های کشت شده یا محیات، پایه یا پایگاه ژنی نسبتاً محدود و باریکی دارند، بویژه گیلاس های ترش، و واریته های داخل یک دسته ی خاص، همگی نسبتاً شبیه به همدیگر هستند. در گیلاس های شیرین، گونه های Heart و گونه های Bigarreau وجود دارد. Heart ها، نرمتر و آبدار تر از Bigarraeu های سفت می باشند. گیلاس های ترش، تند یا ترش تر از اسید نمی باشند. گیلاس دم کوتاه، عصاره ی رنگی دارد، Amarelle ( درخت گیلاس )، عصاره ی بی رنگ دارد. گونه های دوکی، هیبریدی بین گیلاس های شیرین و ترش می باشند. گیلاس فصل نسبتاً کوتاهی دارد، تاریخ مصرف کوتاهی دارد، به هنگام بارندگی ترک بر می دارد، در مواقع نامناسب با بارش تگرگ از بین می رود، توسط پرندگان مورد آسیب قرار می گیرد، به آسانی ضربه می بیند، و چیدن آن می تواند پرهزینه باشد. شکی نیست که نگهداری گیلاس پر هزینه می باشد ولی، هیچ چیزی همانند یک گیلاس مزه نمی دهد؛ گیلاس های تازه، در فصل خودشان لذت بخش و دلپذیر می باشند.

 

در 10 گرم از هر 100 گرم گوشت میوه ی گیلاس، هر دوی گیلاس های شیرین تازه و گیلاس های ترش تازه، بعنوان منبع سرشاری از ویتامین C دسته بندی می شوند. اما حتی گیلاس های ترش یخ زده، مقدار سودمندی دارند، 5 میلی گرم در هر 100 گرم. زمانی که به ویتامین A می رسد، گیلاس های ترش از این نظر برجسته و عالی می باشند. آنها تقریباً 10 برابر ویتامین A بیشتری نسبت به گیلاس های شیرین دارند. مطمئناً تفاوت های تقریبی بین واریته ها وجود خواهد داشت، واریته های رنگی روشن،‌ احتمالاً‌ ویتامین A و آندوسیانین کمتری نسبت به واریته های با پوست و گوشت تیره دارند. 20 گیلاس ترش، حاوی 12-25 میلی گرم از ترکیبات فعال به نام آندوسیانین می باشد، که در آن تراکم، شناسایی شده که از آسیب اکسیداتیو جلوگیری کند؛ بعلاوه آنتی اکسیدان های تجاری به مواد غذایی زیادی افزوده می شوند تا از ترشیدگی جلوگیری شود. بطور عجیبی، همان مقدار اظهار شده اند که تأثیر ضد اشتعالی داشته باشند. بطور قابل توجهی، آزمایشات اخیر انجام شده روی اثر بخشی آنتی اکسیدان های میوه های تجاری مختلف، گیلاس های تازه را در رده ی سوم از اثربخشی آنتی اکسیدان ها در برابر آسیب فرآیند اکسیداتیو در سلولها قرار داد.

 

مطالعات آزمایشگاهی حاکی از این بود که برخی از میوه ها، قادر می باشند تا میزان بالای کلسترول LDL، بیماریهای قلبی، سکته و تصلب شرائین را کاهش دهند. گیلاس های شیرین، از میان گونه ها و واریته های میوه های مورد مطالعه، نظر باینکه در بالاترین میزان اثر بازدارنده ی LDL، سوم می باشند، مورد آزمایش قرار گرفتند.

 

گلابی آسیایی

Pyrus pyrifolia ( syn. Serotina )

گلابی از کوهها، تپه های پایه کوه، و فلات های آسیای مرکزی و آسیای جنوب غربی نشأت گرفته است. همراه با سیب، امروزه زردآلو ها، انگور ها، و میوه های کوچک مختلفی از لحاظ اقتصادی یا تجاری سودمند نمی باشند. گلابی آسیایی، احتمالاً در تپه های غربی چین نشأت یا سرچشمه گرفته است.

 

گونه های گلابی عموماً در درختان و جنگلهای آسیای جنوب غربی فراوان می باشند. گونه های گلابی به نظر قادر می باشند تا بدون دشواری زیادی با همدیگر پیوند زده شوند، و برخی از گلابی ها آسیایی عملاً هیبرید ها یا دورگه های مجتمعی بین P.pyrifolia،  P. ussuriensis، و P. bretschneideri می باشند.

 

گلابی های آسیایی، هنوز تا اندازه ای میوه های نو و جدیدی در غرب می باشند، و اکثرشان از آسیای شرقی وارد شده اند. برخی از واریته های آسیایی زمانی که کاملاً می رسند، طعم کارامل شیرین فوق العاده ای را دارند، اما اینها بحدی می رسند که  با موفقیت نمی توان آنها را از راه بازرگانی بفروش رساند.

 

در تلاشی برای معروف و مشهور کردن گلابی آسیایی، آنها را با گلابی های اروپایی پیوند زدند تا سعی کنند که بافت گوشتی با کیفیت، با طعم، و با رنگ پوست جذابی را ایجاد کنند.

 

گلابی های آسیایی نمی توانند به عنوان منبع عمده ای از ویتامین C در نظر گرفته شوند. بخاطر فیبر رژیمی انحلال پذیر، مهم می باشند.

 اوکادو

 

Persea Americana

اوکادو احتمالاً ناشی از یک فورم جنگلی ابتدایی می باشد که حالا منحصر به نواحی پست هوندوراس و قسمتهایی از کاستاریکا می باشد. سه نژاد ممتاز از اوکادو وجود دارد. فورم های جنگلی ابتدایی نژاد مکزیکی، در قسمت های جنوبی مکزیک یافت شدند، فورم های جنگلی ابتدایی نژاد گواتمالیایی، در قسمت های مجزای مکزیک، گواتمالا، و هندوراس یافت شدند. بهمین نحو، فورم های جنگلی ابتدایی نژاد هند غربی، در کلمبیا یافت شدند. اوکادوی جنگلی در ناحیه ی طبیعی خودش، میوه های کوچک، هسته ی بزرگ، و گوشت اندکی دارد. گردآورندگان، این میوه های خیلی مغذی را از زمان های اولیه پر ارزش می دانستند. مدارک قدیمی از ارتباط انسان با اوکادو، از رسوبات غارها در دره ی Tehuacan نزدیک Puebla در مکزیک می باشد. این رسوبات، به تاریخ بیش از 12000 سال پیش می باشد. اظهاراتی از مکان های وابسته به باستان شناسی وجود دارد که اوکادو بقدر میوه های با اندازه ی برزگتر از زمان 6000 سال پیش، انتخاب شده است. میوه ی اوکادو یک میوه ی رویایی برای انسان و حیوان می باشد؛ خیلی طاقت فرسا است، به راحتی قابل هضم است، در تمام منحنی سال میوه می دهد ( در نواحی حاره ای )، سمیتی ندارد، و ماهها روی درخت باقی می مانند.

 

اهالی آمریکای جنوبی، میوه را تا جنوب پرو وارد کردند، و اسپانیایی ها گسترش آن را به مستعمراتشان در شیلی، ادامه دادند. در سالهای اخیر، واریته های اوکادو بیشتر از قسمت های غربی ایالات متحده ( کالیفرنیا ) تا مستعمرات پیشین انگلستان همچون : استرالیا، نیوزیلند، و آفریقای جنوبی گسترش یافتند.

 

حال،این میوه در نواحی حاره ای، نیمه حاره ای، و معتدل گرم، در خاک های با زهکشی عالی و نسبتاً عاری از سرمازدگی رشد و نمو می کند. درنقاط کشاورزی آمریکای جنوبی، و در جزایر نامرغوب اقیانوس آرام، خوراک خیلی مهمی به حساب می آید.

 

واریته های نیمه حاره ای، بیش از واریته های حاره ای یا گرمسیری اوکادو، محتوی روغن بیشتری با 124 کالری در هر 100 گرم دارند. علاوه بر این، اوکادو بیش از 4% پروتئین دارد.

 

اوکادو ها از میان هر میوه ی اهلی یا خانگی معمول، بالاترین مقدار پتاسیم را دارند ( در حدود 600 میلی گرم در هر 100 گرم)؛ در حالی که گوشت آنها همچون سایر میوه ها مقدار پتاسیم زیادی دارد، آنها سدیم زیادی دارند ( و ما در پخت و پز به آن می افزاییم ). میوه هایی که حاوی پتاسیم زیادی می باشند، تا اندازه ای کمک می کنند تا میزان تکاملی را به حالت اول برگردانیم، و اوکادو ها ایفا کننده های مهمی در تحکیم پتاسیم می باشند.

 

در حالی که اوکادو ها منبع نسبتاً سرشاری از ویتامین C می باشند، آنها غنی از اکثر ویتامین ها می باشند؛ اوکادو ها میزان محسوسی از تیامین ویتامین B را دارا هستند؛ آنها همچنین میزان مفیدی از ریبوفلاوین ( B2 ) دارند. در کل، اوکادو یک غذای عالی برای انسان می باشد.

 موز

Musa x paradisiacal

از بین30 یا بیشتر گونه های موز، تنها دو تا از گونه ها خوراکی می باشند. یک موز جنگلی وجود دارد که فقط فوق مدار رأس السرطان برج جدی در نواحی نیمه استوایی آفریقا در جنگلهای بارانی از سواحل غربی سرتاسر شرق، می روید. این گونه، Ensete ventricosum ( قبلاً Musa ventricosum )، خوشه های میوه های تخم دار خشکی را با مقدار کمی از گوشت میوه ی خشک و بی مزه ای را ایجاد می کند که تنها در زمانهای قحطی و خشکسالی خورده می شود.

 

میوه های موز جنگلی دو گونه ی خوراکی، پر از دانه های سیاه رنگ سفت، به اندازه ی نخود فرنگی های کوچک می باشند که در مغز ساقه ی نشاسته ای و اسیدی شیرین کار گذاشته شده اند. اندازه ی میوه ها، طبق تعداد دانه هایی که حضور دارند، فرق می کند. دانه های بیشتر، میوه را بزرگتر می کنند. گل هایی که گرده افشانی نکرده اند، کوچک و بدون قشر باقی می مانند. در حدود برخی قسمت های جمعیت های جنگلی یکی از نیاهای موز امروزی ( Musa acuminate )، ژنی وجود دارد که گیاه را قادر می سازد که میوه ی بی هسته ای را از گل هایی که گرده افشانی نکرده اند، شکل دهد. تنها گلهای خوشه ای که گرده افشانی کرده اند، میوه های دانه داری را شکل می دهند؛ بقیه، بی دانه یا بی هسته می شوند. اندکی از اجزا در جمعیت جزئی گیاهان که قادر بودند میوه های خوردنی اما بی هسته ای را از گل های گرده افشانی نکرده خوشه ای بوجود آورند، باز هم تغییرات دیگری را ایجاد می کنند. بخش مادینه یا مادگی همه ی گل های خوشه ای، نازا یا عقیم می شوند. از اینرو، هیچ گلی دانه ای را شکل نمی دهد، و همه ی گل ها، میوه های کربوهیدرات دار و خوراکی و کاملاً بدون دانه ای را تشکیل می دهند.

 

موز ها به راحتی تکثیر می شوند، و ما بدون تردید عمداً آن دسته هایی را تکثیر می کنیم که میوه های کم دانه یا بی دانه ای را ارائه می دهند. موزها در 15 ماه یا بیشتر به میوه می نشینند.

 

گونه های دیگری از موز های خوراکی، در گینه ی نو و مجاور جزایر اقیانوس آرام وجود دارند. این دسته ی Fe i، احتمالاً بر گرفته یا ناشی از Musa maclayi  گینه ی نو می بوده است، اما آنها الآن کمیاب و نادر می باشند. واریته های acuminate / balbisiana مرسوم، جایگزین آنها شده اند.

 

موز احتمالاً توسط مهاجران اندونزیایی ماداگاسکار، پیش از 2500 سال پیش وارد آفریقا شده است، و حدود هزاران سال پیش، به اقیانوس آرام برده شده است.

 

موز ها منبع ممتازی از ویتامین C می باشند، موز ها، از بین میوه های بازاری خانگی یا اهلی غربی که حاوی پتاسیم زیادی می باشند، در رده ی دوم قرار دارد.

 

آنها همچنین میزان سودمند و مفیدی از ریبوفلاوین ( B2 ) را دارا هستند. با یک موز کوچک، حدود یک شانزدهم از حد اقل خوراک روزانه ی توصیه شده برای یک فرد بالغ، تأمین می شود. یک موز با اندازه ی متوسط، حدود یک سوم از مقدار پیریدوکسین ( B6 ) توصیه شده برای یک فرد بالغ را فراهم می کند.

 

موز ها احتمالاً از قابل هضم ترین میوه هایی می باشند که موجودمی باشند. در حالی که حساسیت نسبت به برخی میوه ها معلوم شده است، کمتر کسی را می توان یافت که نسبت به موز، حساسیت یا آلرژی داشته باشد.

 سیب

Malus pumila ( M.domestica )

در دامنه ی کوههای نواحی ترکستان، جنگلهایی از درختان میوه وجود دارد. در برخی نواحی، درختان گردو ( juglansregia )، و همچنین سیب، جنگل کامل و یکپارچه ای را شکل می دهند. سطح وسعت سیب جنگلی وسیع می باشد. در کوه های قفقاز، میوه های سیب جنگلی، نسبتاً کوچک می باشند، اما آنهایی که در ترکستان موجود می باشند، نسبتاً بزرگ هستند. در آنجا تک تک درختان میوه هایی به بار می آورند که در برابر گونه های کشت شده، دارای کیفیت نامرغوبی نمی باشند. برخی، بطور حیرت انگیزی اندازه ی خیلی بزرگی دارند، و درختان بطور استثنائی پر بار می باشند. سرتاسر طیف گذار، بطور نمونه از سیب کوچک، سیب ترش تا سیب کشت شده یا محیات،‌ نوع کاملاً خوراکی محسوب شده است. از جمله ی سیب های جنگلی، Malus pumila، با گوشتی به رنگ  سرخ ارغوانی می باشد. بدین سو، فرآیند کامل تولید از سیب های جنگلی تا گونه های مقبول انسانی، با پیوند زنی بین گونه ها، همراه با جهش، بدون مداخله ی انسان صورت گرفته است.

منشأ سیب ها ی محیات، بطور قطع شناخته نشده است، اما کانون منشأ، احتمالاً در مناطقی شامل کوه های قفقاز، آسیای مرکزی، و کوه های هیمالیا می باشد. واریته های کشت شده ی امروزی، احتمالاً برگرفته از Malus pumila ی آسیای مرکزی می باشد. شاید به جهت تهاجم و تعدی ژن هایی از سایر گونه هایی باشد که در منطقه ی منشأ، همچون Malus siveresii حضور دارند. سایر گونه های سیب جنگلی هم، در غرب و شرق محدوده ی خاستگاه یا منشأ نمو می کنند، و ژن هایی از گونه های غربی مثل M.florentina نیز، احتمالاً به ترکیب M.pumila اضافه شده اند. از اینرو، سیب های امروزی، M.pumila، ناشی از پیوند ژنی طبیعی بین این گونه های جنگلی می باشد. برخی از این گونه های جنگلی، مثل M. sylvestris، طاقت فرسا، خیلی ترش و تند، و کوچک می باشند. انواع دیگر، همچون M. sieversii، مطبوع، نسبتاً شیرین، تقریباً مثل گونه های کوچک سیب امروزی می باشند.

 

البته امروزه سیب ها در مناطق معتدل،‌ معتدل حاره ای، ونیمه حاره ای با درجه ی پائین تری رشد می کنند. سیب ها میوه های منحصر بفردی می باشند که واریته ای از طعم ها، درجه هایی از قند و اسید، بافت گوشتی متمایز و شادابی و آبداری متمایزی دارند. تعداد واریته ها روشن است، اما تنها تعداد خیلی اندکی، از نظر تجاری ارائه می شوند.  برخی از واریته هایی که از لحاظ تجاری کمتر مورد قبول می باشند، کوچک، کم آب و پر اسید می باشند، تراکم گوشتی خیلی سختی دارند، و احتمالاً به مقدار زیادی فیبر بیشتری از ارقام تجاری گداخته ای دارند که، گوشت نرمی دارند. این واریته های منحصر، در باغ های به خصوصی یافت می شوند. متأسفانه، گرایشی وجود دارد که میوه هایی تولید و به فروش برسند که، خیلی بزرگ می باشند.

 

سیب ها نظر باینکه اختلافات عمده ای بین واریته ها وجود دارد، از یک منبع نسبتاً غنی تا خیلی غنی از ویتامین C، تنوع می یابند. سیب های Crab یا ترش، شاید Malus silvestris، نظر باینکه حاوی ویتامین C کمتری می باشند، ثبت شده اند. سیب ها منبع مفیدی از ویتامین B " بیوتین " می باشد. سیب ها همچنین منبع سرشاری از کانیها مانند منیزیم، آهن، کروم، و منگنز می باشند. سیب ها منبع سرشاری از فیبر های انحلال پذیری می باشند که اثبات شده است که باعث کندی انتشار قند درخون می شوند و همچنین به مقداراندکی، میزان کلسترول خون را کاهش می دهند.

 

سیب ها حدود 27 تا 300 میلی گرم در هر 100 گرم، میزان تر و تازه ای از مواد پلی فنولی در گیاهان فرض شده دارند، تا بتوانند خطرات سرطان را کاهش دهند. آزمایشات انجام شده روی عصاره ی پوست سیب، نشان داده که این عصاره، مانعی در مقابل رشته های سلولهای سرطانی متعددی می باشد. با وجود اینکه اثرات قابل توجه آن روی انسان اثبات نشده است، اما حداقل قابل اظهار می باشد. به لحاظ ارقام، واریته ای از آلو، در انتهای پائینی، نزدیک به 4 میلی گرم در هر 100 گرم وزن خالص تشریح شده است، و واریته ی ویژه ای از انگور، در انتهای فوقانی، نزدیک به 500 میلی گرم در هر 100 گرم وزن خالص تشریح شده است. طبق بررسی های ثانوی کل ظرفیت آنتی اکسیدان ها، ( مجموعی از محتوی ویتامین C آن، و سایر مواد شیمیایی گیاهی )، خوردن 100 گرم از سیب قرمز شیرین همراه با پوست روی آن، معادل فعالیت کل آنتی اکسیدان ها را تا 1500 میلی گرم از ویتامین C، فراهم می کند. ترکیبات فنولی مواد دارویی گیاهی محافظ، فصل به فصل تغییر می کند و این منطقی خواهد بود که تغییرات آنرا بین واریته های مختلف مورد فرض قرار بدهیم.

 

زردآلو

Prunus armeniaca

زردآلو مختص آسیای مرکزی می باشد، محل منشأ یا خاستگاه نخست آن تصور می شده که در تپه های چین غربی باشد. جمعیت های جنگلی در تپه های آسیای جنوب غربی، ( شامل ارمنستان، زیرا که گیاه شناس غربی گونه ها را نام گذاری کرد )، به عنوان مراکز ثانوی تنوع در نظر گرفته شده اند. هر چند، محدوده ی زردآلو های جنگلی، کل آسیای مرکزی و قسمتی از آسیای جنوب غربی می باشد، زردآلو در تپه های شمالی چین، و در نوار های پهناور میان تپه ها، کوه ها و فلات های آسیای مرکزی تا کوههای قفقاز، بین دریای خزر و دریای سیاه به صورت نیمه جنگلی و جنگلی یافت شده است. زردآلو های جنگلی، خیلی شبیه به واریته های کاشت شده یا محیات می باشند اکثرشان، نه همه ی آنها، مغز تلخی در داخل هسته دارند. اکثر قسمت های رشته های زردآلو، خیلی خشک هستند و زردآلوهای خشک می توانند جزئی از رژیم غذایی انسان به حساب آورده شوند. نخستین ثبت اهلی سازی زردآلو، دلیل کشت آن در چین حدود 4000 سال قبل می باشد. می توانیم تخمین بزنیم که طوایف آسیای مرکزی، قائمه های سنتی را ایجاد می کردند تا بخش هایی از جنگلهای زردآلو را هزار سال پیش از این برداشت کنند. در چین، انسانها میوه هایی را انتخاب می کردند که هسته ی آنها تلخ نبود و نیز میوه های خوبی بودند. در برخی از دره های مجزای آسیای مرکزی، کوههای Pamir، روغن زردآلو، روغن عمده و اصلی برای پخت و پز شده بود؛ و در چین، هسته های شیرین ارقام غذایی با ارزشی به حساب می آمدند.

زردآلو بعد ها به غرب آمد. تصور می شده که توسط الکساندر، به یونان آورده شد. زردآلو از یونان به ایتالیا رفت، جایی که Pliny آنرا منسوب به آلوی ارمنستانی کرده بود؛ و سرانجام در حوالی سال 1540، وارد باغهای نجیب زادگان انگلیسی شد. درخت ها از انگلستان توسط مستعمره نشینان به مستعمره های جدید امپراطوری انگلیس، یعنی آمریکا، استرالیا، آفریقای جنوبی و نیوزیلند برده شدند.

 

محصولات امروزی به ما میوه های بزرگتر، روشنتر، و احتمالاً با مقدار زیادی ویتامین A می دهند. بطور عجیب و غریبی، هیچ تلاشی مبنی بر اینکه هسته های شیرینی را در غرب برگزینند، انجام نشده بود، بنابراین هسته های زائد حاصل از کنسرو سازی و خشک کردن میوه، احتمالاً جهت عصاره گیری روغن مورد استفاده قرار می گرفت. شیوه های جدیدی در پرورش گیاهان بوجود آمد تا دورگه های خیلی جالبی را بین زردآلو ها و آلو ها ایجاد کنند. برخی از این ها خوراکی های خیلی خوبی بودند.

 

گلهای زردآلو، خیلی راحت با سرمازدگی آسیب می بینند، و گیاه واقعاً به یک فصل رویشی نسبتاً گرم و خشک نیاز دارد. این موضوع، مناطقی که زردآلو می تواند در آنجا رشد کند را محدود می کند، و علاوه بر این، بر خلاف سیب، آنها نمی توانند ماهها و ماهها انبار شوند. این به این معنی است که تولید زردآلو همیشه با محدودیت مواجه است.

 

میوه های خشکیده و کنسرو شده ی نزدیکی حوزه ی طبیعی آنها، خیلی با ارزش می باشند و ارزش غذایی آنها نیز زیاد می باشد.

 

زردآلو ها نمی توانند به عنوان منبع عمده ای از ویتامین C در نظر گرفته شوند ولی، منبع سرشاری از ویتامین  A( مثل کاروتن ) می باشند. 35 گرم زردآلو، 914 واحد بین المللی از ویتامین A  را داراست که این، آنها را سومین منبع غنی از ویتامین A ی همه ی میوه های تجاری معمول می کند که در این صفحه نوشته شده است. زردآلو های کنسرو شده، همچنین منبع سرشاری از ویتامین A می باشند. یک زردآلوی کنسرو شده، تقریباً نصف محتوی یک میوه ی تازه را داراست. زردآلو ها همچنین پتاسیم زیادی دارند.

منبع: وبلاگ تولیدات گیاهی

نظرات 1 + ارسال نظر
ریحانه پنج‌شنبه 9 آبان 1392 ساعت 11:34

سلم خیلی زیاد بود دوست نداشتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد