رویان

بزرگترین مجله کشاورزی اینترنتی

رویان

بزرگترین مجله کشاورزی اینترنتی

مراحل ایجاد زنبورداری

مقدمه

زنبور عسل یکی ازحشراتمفید برای انسان است که متعلق به رده دوبالان می‌باشد. زنبور عسل خیلی پیش از انسان در روی زمین بوجود آمده و زندگی می‌کرده است. زنبور عسل حدود 150 میلیون سال قبل وجود داشته و مشغول زاد و ولد بوده است. منتها با این تفاوت که در آن فاقد یک زندگی اجتماعی بوده و مثل خیلی از زنبورهای غیر عسلی امروزی ، زندگی انفرادی داشته و هر زنبور لانه مخصوص بخود را داشته و در آن زندگی می‌کرده است. کندو محلی است که زنبورها در آن تولد یافته ، کار کرده ، خواهران و برادران خود را پرورش داده و مواد غذایی لازمه را در آن انبار و ذخیره می‌کنند. زنبور عسل دارای نژادهای مختلف است و ساختمان بدنی پیچیده‌ای دارند.

ساختار بدن

زنبور عسل

سر

در جلوترین قسمت بدن قرار داشته و شامل اعضای زیر است: دو عدد چشم مرکب ، سه عدد چشم ساده ، دو عدد آنتن و دهان با خرطوم. بزرگی چشمها وسیله‌ای است که زنبوردار به کمک آن به راحتی می‌تواند زنبور نر را از کارگر تشخیص دهد. زیرا چشمهای زنبور نر بزرگتر بوده و از عقب سر بهم می‌رسند، ولی در زنبور کارگر و ملکه بهم نمی‌رسند. کار آنتنها ، لمس کردن و بوییدن است. زنبور به کمک خرطوم ، شهد را از روی گلها جمع آوری و از راه دهان به داخل کیسه عسلی می‌فرستد.

سینه

از سه حلقه کیتینی درست شده و اعضای زیر به آن اتصال دارند: چهار عدد بال یا پر که دو عدد آنها بالهای جلویی و دو عدد دیگر بالهای عقبی هستند. شش عدد پا که جفت عقب آن دارای حفره‌هایی به نام سبد می‌باشند و زنبور عسل در دوران فعالیت خود گرده‌های گل در آن پر و با خود به کندو حمل می‌کند. این سبدها در کارگران بزرگتر از نرها هستند.

شکم

در قسمت انتهایی بدن قرار داشته، از 6 حلقه کیتینی پشتی و 6 قطعه شکمی تشکیل شده است. در انتهای شکم مخرج برای دفع مدفوعات دیده می‌شود. از راه همین مخرج ، زنبور قادر است خاری را که در داخل بدنش جای دارد، خارج کرده و نیش بزند. زنبور نر نمی‌تواند نیش بزند، چون اصلا نیش ندارد.


غده های مهم

  • در داخلا دو طرف سر کارگر یک جفت غده‌ای به نام غده‌های شیری وجود دارد که از خود ماده‌ای به نام شیر یا ژله شاهانه ترشح می‌کند و با آن ملکه و لاروهای خیلی جوان را تغذیه می‌نمایند.

  • غده‌های بزاقی همراه با یک جفت غده سینه‌ای بوسیله یک کانال مشترک ، ترشحاتشان را به داخل دهان زنبور می‌ریزند. ترشحات این غده‌ها در موقع لارو بودن صرف تنیدن به دور خود شده و پس از رشد و تبدیل به یک زنبور کامل ، نقش غده بزاق دهان را در زندگیشان بازی می‌کنند.

  • غدد زیر آرواره‌ای که در کارگران خیلی کوچک و غیرفعال بوده و در ملکه بسیار بزرگ و فعال است. ماده‌ای بوسیله این غده ترشح می‌شود که با بوی مخصوصش باعث تمیز ملکه از سایر زنبورها می‌شود.

  • در زیر شکم زنبورها 4 جفت غده‌هایمومی وجود دارد که سه جفتش فعال هستند و موم ترشح می‌کنند و بکار ساختن سلولها و شان می‌خورند.

  • غده‌های بویایی: در پشت زنبورها غده‌ای به نام غده بویایی دیده می‌شود که کارش تشخیص بوهاست.

  • غده‌های مخزنی: سه عدد غده در مخزن به نام غده‌های مخزنی ، مدفوعاتی را که در آنجا ذخیره شده‌اند، مرتب ضد عفونی می‌کنند

سر و تفاوت های آن در زنبور کارگر نر و ملکه


الف:سر یک زنبور کارگر

سر هر زنبور کارگر از قسمتهای مختلف زیر تشکیل شده است:

۱.چشمهای نقطه ای به تعداد سه عدد و در قسمت بالای پیشانی
قرار دارد.

۲.پیشانی در جلو سر.

۳.چشمهای مرکب در طرفین سر به تعداد دو عدد.

۴.شاخکها یا آنتن به تعداد دو عدد در طرفین سر زنبور قرار داشته که در ملکه و کارگران 12بند و در زنبور نر 13 بند دارد.

۵.پوششی در جلو سر.

۶.لب جلو.

۷. آرواره های جلویی: که در ملکه و کارگران قوی و در زنبور نر نسبتا ضعیف است. ۸.اعضای لامسه وسطی آرواره ای.

۹.آرواره وسطی.

۱۰.اعضای لامسه انتهای آرواره ای

۱۱.خرطوم یا زبان که از موهای بسیار ریز و ظریف پوشیده شده است.

۱۲.قاشق: برای جمع آوری شهد از روی گلها.


ب:سر یک ملکه

سر ملکه از لحاظ شکل و ساختمان ظاهری درست همانند سر یک زنبور کارگر است. تفاوت بین این دو تنها در کوتاه تر بودن خرطوم ملکه می باشد.

ملکه به خرطوم درازی هم نیاز ندارد زیرا نمی خواهد با خرطومش شهد را از روی گلها جمع آوری کند بلکه در داخل کندو دائما بوسیله کارگران تغذیه می شود و حال آنکه کارگران باید اغلب شهد را در پایین ترین و عمیق ترین نقطه گلها جستجو کنند.در خیلی از موارد شهد در عمیق ترین نقطه لوله های نسبتا دراز گلها قرار دارد و زنبور عسل برای جمع کردنش ناچار است که خرطوم را بداخل آن تا عمق فرو برده و آن را بمکد.بنابراین داشتن خرطوم دراز در زندگی و فعالیتهایش نه تنها بسیار موثر بلکه حتی لازم هم است
.

ج:سر یک زنبور نر

سر زنبور ملکه و کارگر با هم شباهت دارند و تشخیص آنها مشکل است ولی سر زنبور نر با هر دو تفاوت زیادی نشان می دهد بطوری که تمیزش از آنها حتی با چشم هم ساده است و با چند بار تمرین از عهده همه برمی آید.مهمترین اختلافها بین آنها عبارتند از:در حالی که چشمهای مرکب ملکه و زنبور کارگر از دو طرف سر به هم نمی رسند،چشمهای مرکب زنبور نر خیلی بزرگ بوده و از پشت سر از دو طرف به یکدیگر می رسند.این واضح ترین و مهمترین فرق بین آنهاست و به کمک آن می توان زنبور نر را حتی در حال پروازش شناخت.

زنبودرارها هم با استفاده از همین موضوع آنها را می شناسند.شناخت سایر اختلافات که در زیر شرحشان می آید تنها پس از گرفتن زنبور و دقت زیاد و یا حتی اغلب در آزمایشگاه امکان پذیر است.


۱.تعداد بندهای هر یک از شاخکها در ملکه و زنبوران کارگر 12عدد و در زنبور نر 13 عدد است.

۲.خرطوم زنبور نر کوتاه تر از زنبور کارگر است دلیلش هم مثل آنچه در مورد ملکه گفته شد دراین است که زنبور نر ازآن در جمع آوری شهد استفاده نمی کند.چون زنبور نر هم مانند ملکه بوسیله کارگران تغذیه میشود.

۳.آرواره های جلوی زنبور نر ضعیف تر از آرواره های جلوی کارگران است.

۴.سه چشم نقطه ای زنبور نر در جلو پیشانی ولی در ملکه و زنبور کارگر در بالای پیشانی قرار دارند

ملکه

ملکه مادر کندو بوده و جنسیت آن ماده می‌باشد. طول بدن ملکه هیجده میلی مترمی‌باشد. بال‌های آن کوچک بوده و خرطوم آن توانایی جمع آوری شهد گلها را نداشته ودرعوض دارای شکمی بزرگ‌تر از ماده‌های کارگر بوده و دو تا شش سال می‌تواند زندهبماند. ولی در زنبورداری تجاری بیش از دو سال از یک ملکه استفاده نمی‌شود. ملکه عسلو گرده نمی‌خورد و بجای آن ژله رویال مصرف می‌کند.
نیش ملکه همانند شمشیر تازی بوده و بدون خار می‌باشد .

زنبور نر

زنبورهای نر در کندو تنها وظیفه بارور نمودن ملکه را دارند و دارای نیشنمی‌باشند. دارای سر و بالهای بزرگ می‌باشند. توانایی جمع‌آوری شهد و گردملکه
ملکه مادر کندو بوده و جنسیت آن ماده می‌باشد. طول بدن ملکه هیجده میلی مترمی‌باشد. بال‌های آن کوچک بوده و خرطوم آن توانایی جمع آوری شهد گلها را نداشته ودرعوض دارای شکمی بزرگ‌تر از ماده‌های کارگر بوده و دو تا شش سال می‌تواند زندهبماند. ولی در زنبورداری تجاری بیش از دو سال از یک ملکه استفاده نمی‌شود. ملکه عسلو گرده نمی‌خورد و بجای آن ژله رویال مصرف می‌کند.
نیش ملکه همانند شمشیر تازی بوده و بدون خار می‌باشد .

زنبور نر

نبورهای نر در کندو تنها وظیفه بارور نمودن ملکه را دارند و دارای نیشنمی‌باشند. دارای سر و بالهای بزرگ می‌باشند. توانایی جمع‌آوری شهد و گرده رانداشته و ۲۴ روز زنده می‌مانند.
زنبور نر در حجره‌های بزرگ‌تری نسبت‌به زنبورهای کارگر پرورش می‌یابند. تخمهایبارورنشده ملکه به زنبور نر تبدیل می‌شوند.

زنبور کارگر

جنسیت زنبورهای کارگر ماده بوده. طول بدن آنها ۹ میلیمتر می‌باد. در یک کندویقوی با تعداد ۱۰قاب ۷۰هزار زنبورکارگر وجود دارد. زنبورهای کارگر با اینکه ماده هستند توانایی بارور شدن ندارند. ولی در صورت نبودن ملکه در کندو می‌توانند تخم ریزی کنند. که در زنبوردار29ماده تخم‌گذار گفته می‌شود. نیش زنبورهای ماده خاردار بوده و طول آن در حدود ۱ میلیمتر می‌باشد. به خاطر وجود همین خارها پس از نیش زدن و ورود زهر به بدن موجوداتی که ساختار گوشتی دارد نیش در پوست گیر کرده و موجب جدا شدن کیسهزهر از زنبور می‌شود. و پس از چند دقیقه زنبوری که نیش زده خواهد مرد .

وظایف زنبورکارگر

جمع آوری شهد آب بره موم- پاسبانی از کندو - تولید عسل - رسیدگی به ملکه - پرورش نوزادان - رسیدگی به کندو و پاکیزه‌گی آن از بیشترین وظایف زنبورهای کارگر می‌باشد . منبع :پرورشزنبورعسل دکتر نعمت الله شهرستانیه را نداشته و ۲۴ روز زنده می‌مانند.
زنبور نر در حجره‌های بزرگ‌تری نسبت‌به زنبورهای کارگر پرورش می‌یابند. تخمهایبارورنشده ملکه به زنبور نر تبدیل می‌شوند.

زنبور کارگر

جنسیت زنبورهای کارگر ماده بوده. طول بدن آنها ۹ میلیمتر می‌باد. در یک کندویقوی با تعداد ۱۰[قاب] ۷۰هزار زنبورکارگر وجود دارد. زنبورهای کارگر با اینکه ماده هستند توانایی بارور شدن ندارند. ولی در صورت نبودن ملکه در کندو می‌توانند تخم ریزی کنند. که در زنبورداری تخم‌گذار گفته می‌شود. نیش زنبورهای ماده خاردار بوده و طول آن در حدود ۱ میلیمتر می‌باشد. به خاطر وجود همین خارها پس از نیش زدن و ورود زهر به بدن موجوداتی که ساختار گوشتی دارد نیش در پوست گیر کرده و موجب جدا شدن کیسهزهر از زنبور می‌شود. و پس از چند دقیقه زنبوری که نیش زده خواهد مرد .

وظایف زنبورکارگر

جمع آوری شهد موم پاسبانی از کندو - تولید عسل - رسیدگی به ملکه - پرورش نوزادان - رسیدگیبه کندو و پاکیزه‌گی آن از بیشترین وظایف زنبورهای کارگر می‌باشد

نژادهای زنبور





زنبور هندی Aspis Indica

 

کمی کوچکتر از زنبور عسل معمولی بوده ، قدر کارگرش 13 میلیمتر می‌باشد.

سلولهایی را که با موم در روی شانها درست می‌نماید از سلولهای زنبور عسل

کوچکتر هستند.

زنبور درشت Apis Dorsata
 

در هندوستان و چین زندگی نموده و بزرگترین نوع زنبور عسلی است که تاکنون شناخته شده است.

به حالت وحشی زندگی کرده و در زیر شاخه‌های درخت شانش را می‌چسبانند.


سالانه چند بار از نقطه‌ای به نقطه دیگر کوچ می‌نمایند.


زنبور ریزApis Florea

 

از همه زنبورها کوچکتر بوده و فقط یک شان درست می‌کنند

که مثل زنبورهای درشت به زیر شاخه درخت می‌چسباند

به حالت وحشی در هندوستان و جنوب ایران یافت می‌شوند.


زنبور عسل معمولیApis Meaifica

 

همان زنبور عسل معمولی است که فقط آنها را در دهات و شهرها

برای تولید عسل در کندوها نگهداری می‌کنند.

خواصی را که از یک نژاد خوب باید انتظار داشت عبارتند از:

آرام باشند و نیش نزنند،

پر محصول باشند،

بچه به اندازه لازم بدهند،

گلهای شهددار را به سرعت پیدا کنند،

در مقابل امراض مقاوم باشند،

مصرف عسل زمستانی آنها کم باشد،

رشد سالانه‌شان را هر چه زودتر شروع کرده

و سریع به حداکثر رشدشان برسند.

از مهمترین نژادهای این زنبور می‌توان به

زنبور عسل اروپای مرکزی ،
زنبور سیاه ،
زنبور ایتالیایی قفقازی
و زنبور نژاد ایرانی نام برد.

آفات و بیماریهای زنبور عسل
 

از مهمترین بیماریها می‌توان به
لوک آمریکایی ،
لوک اروپایی ،
نوزما ،
کنه دونی
، یبوست ،
شپشک زنبور عسل
و کرم موم خوار اشاره کرد
 

مراحل ایجاد زنبورداری

1-باید ابتدا خود را برای زنبور داری آماده ساخت و این کار را باید در فصل زمستان که زنبور ها در کندو هستند انجام داد برای این کار بایستی در این فصل (زمستان) به مطالعه و تحقیق در مورد زنبورداری پرداخت و با نحوه زندگی و کار با زنبور عسل آشنا شد

 

2-خرید کندو در بهمن و اسفند و عدم خرید کندو در فصل پاییز زیرا کندویی کندوی خوبست که در بهمن و اسفند دارای جمعیتی قوی باشد در صورتی که در فصل پاییز اقدام به خرید کندو نمایید امکان شکست بسیار بالاست چون زنبورهای پیر و ضعیف در فصل زمستان از بین می روند و می میرند و جمعیتی که در پاییز در کندو دیده می شود یک جمعیت حقیقی نیست

 

3-توجه شود که کندو ها دارای ملکه باشند چون کندوهای بی ملکه در فصل بهار که شروع تولید نسل و تکثیر کندوست افزایش جمعیتی نداشته و از بین می رود در صورتی که با کندویی بی ملکه مواجه شدید سریعا بایستی اقدام به ادغام کندو با یک کندوی قوی نمود

 

4-زنبورداری را با سه کندو شروع کنید چون در صورتی که یکی از کندو ها از بین رفت مایوس نشوید بهتر است که تعداد کندو ها در ابتدا سه تا شش عدد باشد

5-همیشه جمعیت قوی و سالم خریداری کنید منظور از جمعیت قوی در بهمن ماه این است که دو طرف شش تا هشت عدد از کادر ها را زنبور پوشانیده باشد

6-مخیط مناسبی برای نگهداری در نظر گرفته شود چون در محیطی که عاری از گل و گیاه مناسب باشد جمعیت بهره دهی نخواهد داشت

انتخاب محل زنبورستان

یکی از مهمترین نکات مدیریتی در پرورش زنبور عسل انتخاب صحیح محلاستقرار زنبورستان است.
شرایط مطلوب برای محل استقرار یک زنبورستان و محل استقرارکندوها

1- شرایط آب و هوایی :

به طور کلیشرایطی چون گرما یا سرمای بیش از حد تحمل زنبورها ، بارندگی پیوسته و زیاد ، هوایابری در بیشتر اوقات سال یا فصل مورد نظر ، بادهای شدید ، هوای شرجی یا هوای غالبامه آلود ، افزایش یا کاهش ناگهانی درجه حرارت هوا و آلودگی غیر تحمل هوا ممکن استچنان منطقه ای را برای استقرار زنبورستان نا مطلوب کند .

2 - پوشش گیاهی منطقه :

به طور کلی گیاهانی چون توتون ، پنبه ،آفتاب گردان ، یونجه ، شبدر ،اسپرس ، بیدمشک ، گوَ ن ، آویشن ، خردل ، زعفران ، نخود ، لوبیا ، نعنا ، سیب ،گلابی ، مرکبات ، اقاقیا ، کاج ، گیاهان زینتی و طیف بسیار وسیعی از دیگر گیاهانزراعی ، باغی ، جنگلی و مرتعی منابع شهد وگرده برای زنبورعسل محسوب می شوند.

3- اهمیت وجود منبع آب سالم در اطراف زنبورستان :

زنبور نیز مانند سایر جانداران بهآب به عنوان حیاتی ترین نیاز خود احتیج دارد.

4- بهداشت منطقه زنبورستان و اهمیت آن :

زنبور عسل نیز مانندسایر حیوانات به برخی از بیماری ها حساس است و متاسفانه بیشتر بیماری ها باعثانهدام بخش مهم یا تمامی کلنی های زنبور دار می شودویا ضمنخسارت به زنبور دار معالجه می شوند . بنابراین اقتصادی ترین اقدام برای جلوگیری ازابتلای زنبورها به بیماری توجه زنبور دار به بهداشت منطقه است .

5 - آلودگیهای صوتی و بوهای نامطلوب :

مکان استقرار زنبورستان باید دست کم2کیلومتر از دامداری ها ، مرغ داری ها ، کارخانه های دباغی و دیگرمجتمع های تولیدی که بوی ناخوشایند در آن ها تولید می شود دور باشد . زیرا بوی بدزنبوران را فراری می دهد . زنبورستان ها هم چنین باید از نقاط پر سرو صدا مثل جاده های پر رفت وآمد ، کارخانه های پر سروصدا و غیره به اندازه کافی دور باشند تا سرو صدا موجب هراس زنبورها و فراری شدنآنها نشود .

6- اهمیت دور بودن کافی زنبورستان ازنقاط مسکونی :

زنبورها با توجه به شعاع پرواز خود ممکن است تا 12 کیلومتر ازمحل زنبورستان دور شوند . نزیک بودن زنبورستان به مناطقمسکونی ممکن است باعث مشکلاتی برای زنبور دار شود.

7- اهمیت رعایت فاصله زنبورستان هااز هم :

حداقل فاصله لازم به رعایت زنبورستان ها از یکدیگر در هر منطقه 6کیلومتر است . چنانچه این فاصله کمتر شود بخصوص اگر منطقه پوشش گیاهی چندان خوبینداشته باشد چند مشکل اساسی پیش خواهد آمد .
1- تولید عسلکمتر در دو زنبورستان مجاور هم به علت کمبود منابع شهد وگرده 2- به علت گرده افشانی بیش از حد مورد نیاز بیشتر گل ها بهمیوه یا بذر تبدیل شده و تمام میوه ها قادر به دریافت مواد غذایی کافی نمی شوند واز کیفیت محصول کاسته شده 3- امکان رفتن اشتباهی زنبورهای یک زنبورستان بهزنبورستان های دیگر و شیوع بیماری و غارت وجود دارد.

8- نیاز زنبورستان به حصار

9- میزان نزدیکی زنبورستان به جاده

برای دسترسی به وسایل نقلیه برای حمل ونقل ،بارگیری و تخلیه کندوها

10- بهترین مناطق استقرار یک زنبورستان :

بی تردید بهترین مکان استقرار یک زنبورستان در یک باغ یا مزرعهبزرگی است که محصول آن باید توسط زنبور عسل گرده افشانی شود. در این صورت علاوه برتولید عسل برای زنبوردار محصولات کشاورز یا باغ دار هم به قدر کافی گرده افشانی میشود.

11- استقرار زنبورستان در کنار دریا یارودخانه :

چنانچه زنبورستان در ساحل دریا یا رودخانهمستقر شود زنبورها برای نوشیدنو جمع آوری آب بطرف آنها رفتهو معمولا جریان آب رودخانه یا امواج دریا بیشتر زنبورها را غرق می کند و به اینترتیب خسارت سنگینی به جمعیت کلنی ها وارد می شود.

12-سطحزنبورستان و استقرار کندوها روی پایه یا سکو :

سطحزمین زنبورستان باید دست کم 30 سانتی متر بالاتر از زمین های اطراف باشد.

13-فاصله کندوها از هم در یک زنبورستان :

در یک زنبورستان رعایت فاصله 5/2 متر بین دو کندو ضروری است.

14-مکان زنبورستان در رابطه باسمپاشی باغ ها و مزارع

15- جهت استقرار کندوها درزنبورستان

چنانکه منطقه ای که زنبورستان در آن مستقراست بادخیز نباشد می توان کندوها را به گونه ای در زنبورستان مستقر کرد که سوراخپرواز آنها به سمت مشرق یا جنوب باشد در این صورت با طلوع خورشید نور به سمت جلویکندوها می تابد و زنبورها زودتر فعالیت روزانه را آغاز می کنند.در مناطق بادخیزسوراخپرواز باید در جهت مخالف وزش باد باشد تا بخصوص درزمستان باد سرد به داخل کندوها وزیده نشود و در سایر مواقع نیز موجب ناراحتیزنبورها نشود.

16-محافظت کندوها از عوامل نامساعد جوی و محیطی

17-مسافت مکان جدید زنبورستان تا مکان قبلی

شعاع پرواز مفید زنبور عسل به 2 کیلومتر و شعاعپرواز دور آن به 6 کیلومتر و گاهی به 12 الی 5/13 کیلومتر میرسد. برای جلوگیری از مراجعت زنبورها به مکان زنبورستان قبلی مکان زنبورستانجدید تا قبلی باید بیش از 6 کیلومتر فاصله داشته باشد.

18-رابطه کندو و مساحت زنبورستان :

دیوارها نباید از 2 متر مرتفع تر و فواصل بین کندوها به میزانحداقل 5/2 متر از هم باید رعایت شود.

19- نحوهاستقرار کندوها در زنبورستان :

محل استقرار کندوها درزنبورستان باید به گونه ای طراحی شود که زنبورهای پرواز کننده از کندوهای مختلفمانعی در جلوی زنبورهای دیگر نباشد به همین جهت در استقرار کندوها طرح هایی چون زیگزاگ - مربع - گروهی - موازی و غیره ممکن است عملی گردد.

20-زنبورستان در مناطق گرمسیری:

زنبور عسل در حرارت 16 تا 32 درجه سانتیگراد در حداکثر فعالیت است و 34 تا 39 درجه سانتی گراد و 16 تا 8 درجه سانتی گرادبه تدریج از فعالیت آنها کاسته می شود و در دمای کمتر از 8 درجه سانتی گراد و بیشتراز 39 درجه سانتی گراد از کندو خارج نمی شوند

بهترین زمان خرید جمعیتها در ایران به استثنا در مناطق گرم جنوبی بهمن ماه و اسفند است

همه جمعیت ها یک قدرت دروغی در پائیز نشان میدن ولی تا بهم ماه زنبور های اضافه از بین رفته وقدرت واقعی جمعیت مشخص می گردد بنابر این خرید جمعیت در پائیز اشتباه است این توصیه اول من به زنبور دار تازه کاره است

 

توصیه دوم من :مطالعه کتب زنبور داری قابل اعتماد در زمستان است

 

توصیه سوم: هنگام خرید دقت شود که جمعیت حتما ملکه داشته باشد. جمعیت بی ملکه آنهم در بهمن ماه فاقد ارزش بوده و محکوم به مرگ است

 

توصیه چهارم: به کسانی که زنبور داری شروع نموده اند یا می خواهند شروع کنند این است که تجربه آموزی را هرگز با یک کندو شروع ننمایند حد اقل لازم برای زنبور داری سه کندوی پر از زنبور و قوی پیشنهاد میکنم به تعداد بیش از این نیز باعث خستگی شما در اوایل کار می شود.

 

توصیه پنجم : همیشه جمعیت های قوی و سالم را بخرید چه هر اندازه قیمت هایشان گران باشد باز خرید آنها صحیح تر است. -این جمعیت قوی در همان سال اول تلافی اختلاف قیمتش را با عسل اضافی که در اختیار صاحبش می گذارد درآورده و به نفع شما میباشدو در ضمن این جمعیت در بهار نیز باز یک بچه هم میدهد که این هم باز یک نفع اضافی برای زنبور دار است .
 

منظور از جمعیت قوی در بهمن ماه جمعیتی است که دو طرف شش تا هشت قاب را با زنبور وشانیده باشد

 

توصیه ششم : سعی کنید جمعیت رادر جایی مستقر کنید که در آنجا ۵تا ۶ ماه از سال گیاهان مختلف یکی بعد از دیگری گل بدهند و اگر این شرایط مهیا نبود حتما باید زنبورها به مناطق مختلفی حتی چند بار در طول سال کوچ داد.

رفتار بازنبورها

طرز کارکردن و رفتارتان برای زنبورها مهم است هیچوقت در کندو را بدون دود دادن باز نکنید و هیچوقت هم بیش از اندازه به داخل ان دود ندهید.

دود دادن زیاد باعث گیجی و عصبانی شدن زنبورها می گردد با دود دادن به زنبورها خواهید فهماند که ازانها قویترید.وقتی که انها شما را از خودشان قویترحس کردند دیگربه شما حمله ورنخواهند شد .

هنگامی که کندو راباز کرده وبازنبورها کارمی کنید

اگر زنبوری ناگاه به دست شما حمله کرد نترسید ودستتان رابسرعت عقب نکشید زیرا دراین صورت حتما نیش خواهد زدواگر دست رابه همان حال نگهداریدنیش نمیزند.

از هر حرکت ناگهانی در مقبل جمعیت بپرهیزید چون از آن خوششان نمی آید و فورا حمل کرده و نیش می زنند . قاب را هیچگاه به زور بیرون نکشید زیرا ناگهان کنده شده و زنبور ها را عصبانی می کند مواظب باشید که قاب پر از زنبور از دستتان به زمین نیفتد که در این صورت زنبورها به شما حمله کرده ونیش می زنند .

زنبور ها از بوی عرق بدشان می آید و به کسی که بدنش بوی عرق بدهد یا به خود یا موهایش ادکلن و عطر زده باشد حمله می کنند بین رنگها سفید برایشان آرامش دهنده و قهوه ای ناراحت کننده است از پارچه های پشمی به هر نحو و رنگی که باشند بدشان میاد. زهر زنبور عسل مصونیت موضعی می دهد

یعنی اگر زنبور نقطه ای از بدن را نیش زد و این نقطه متورم شد دفعه بعد اگر باز همین نقطه و اطرافش را نیش بزند دیگر متورم نمی شود .

در هوای بارانی و یا وقتی که هوای آفتابی تبدیل به هوای بارانی می شود زنبور ها ناراحتن در چنین مواقعی به کندوهایشان دست نزنید که حمله خواهند کرد.

الکل باعث عصبانیت زنبور ها می شود بعد از نوشیدن مشروبات حتی آب جو به کندو ها نزدیک نشوید هنگام کار کردن با زنبور ها جلوی سوراخ پرواز نایستید زیرا نظم ورود و خروج آنها را به هم زده و زنبور ها که تحمل بی نظمی را ندارند به شما حمله ور خواهند شد

3نکته مهم در هنگام بازدید کندوها

باید همیشه شماره گذاری باشند ودر اولین بازدید بهاری از داخل کندوها حتما از زنده بودن ملکه مطمئن شوید لازم نیست که خود ملکه را ببینید وجود تخم در داخل سلول ها دلیل بر وجود ملکه است ملکه معمولا در هر سلول یک تخم می گذارد هرگاه ضمن بازدید در داخل هر سلول بیش از یک تخم دیدید نشانه آن است که ملکه این جمعیت مدت هاست که از بین رفته وگارگر ها این تخم ها را گذاشته اند زیرا تنها کارگرها هستند که ناشیانه در هر سلول چند تخم می گذارند چیز دیگری که باید در اولین بازدید بهاری به آنتوجه کرد رفتار زنبور ها پس از دادن کمی دود به کندوست و اینکه پس از دود دادن آیا حمله می کنند یا به آرامی بر روی قابها می نشینند در صورت حمله زنبور ها می تواند دلیل بر بی ملکه بودنشان باشد .

به غذای موجوددرکندو نیز درهمین بازدید باید دقت داشته باشید ودر صورت کمبود غذا یک یا دو قاب عسل داخل جمعیتی که کمبود غذادارد آویزان کنید یادتان باشد قاب ها را اول خراشیده و سپس در وسط قاب ها آویزان کنید تا زنبور ها تحریک به خوردن عسل شوند ودر صورت نبود قاب عسل جمعیت را با شربتی که از یک پیمانه آب و یک پیمانه شکر و دو قاشق غذا خوری عسل درست می شود تغذیه کنید (پیمانه یک لیتری) بهتر است که شربت را پس از مخلوط کردن روی آتش گذاشته و حرارت آن را به40درجه رساند یعنی وقتی که انگشت را داخل شربت می زنید حرارت آن را به زحمت احساس کنید این کار را به مدت 10 الی 15 روز ادامه دهید پس تا اینجا فهمیدیم.

نتیجه می گیریم در اولین بازدید بهاره به این سه نکته باید توجه داشت

لف- وجود ملکه

ب - طرز رفتار زنبور ها

ج - مقدار غذا

بیماری لوک در زنبور عسل

بیماری لوک در زنبور عسل

بیماری لوک در زنبور عسل به دو صورت زیر دیده میشود:
الف) لوک آمریکائی :
این بیماری خسارات زیادی رابه زنبوران وارد می سازد ونه تنها منجربه نابودی یک کلنی شده بلکه همه زنبورستان را نابود می نماید. این بیماری فصلی نبوده و در هر فصلی رخ میدهد.عامل بیماری نوعی باسیل بنام Bacillus Larvae است که لاروها و شفیره های زنبور کارگر تنها میزبان این باسیل می باشند ضمنا این باسیل اسپور بسیار مقاومی دارد.


انتفال بیماری:
آلودگی از طریق غذای آلوده به اسپور بیماری به لاروهای سالم منتقل میشود.اغلب ناقلان، زنبور های جوان پرستار یا زنبورهایی که حجره ها را تمیز نموده و لاشه تلف شده ها را به خارج از کندو منتقل می کنند می باشند.در معده لارو زنبور اسپور تبدیل به باسیل میشود که این باسیل تولید مثل کرده و لارو را بیمار می کند.این ارگانیزم به لارو زنبور حمله می برد ولارو را پس از پوشانیده شدن سلول با موم در مرحله پیش شفیرگی از بین می برد.


سرعت انتشار بیماری:
سرعت انتشار بیماری متناسب با کمی و زیادی مردگان لاروها می باشد و وقتی که بیماری عمومیت پیداکردو لاروهای مرده زیاد شدند دیگر زنبورها از بیرون کشیدن آنها صرف نظر کرده و از طرفی چون بر جمعیت کندو افزوده نمی شود کندو ضعیف شده و از بین می رود.
اسپر بیماری در مقابل نور آفتاب،خشکی،حرارت،سردی و ضدعفونی های عادی و عمل ضدعفونی عسل بسیار مقاوم است.
علائم بیماری:
در اثرآلودگی،لاروها در مرحله پیش شفیره ای مرده ، به رنگ قهوه ای درآمده ودر نهایت خشک می شوند و به صورت یک پوسته در می آیند که حذف آنها ازسطح شانها کار مشکلی است. معمولا در این بیماری پوشش محدب سلولها فرورفته شده وپس از پیشرفت بیماری سوراخ می گردد.یکی دیگر از علائم مشخصه این بیماری بوی سیریشم ماهی است که از سلول آلوده به مشام میرسد.این بو ممکن است تا یک متری کندویی که درب آنرا برداشته اند استشمام شود. وقتی چوب کبریتی درون سلول حاوی شفیره فاسد شده وارد شود این شفیره به میزان چند سانتی متر چون ماده لزجی کش می آید.


نحوه برخورد:
موثرترین شیوه مبارزه
۱) استفاده کردن از آنتی بیوتیک ها تا حد امکان کمترمثل سدیم سولفا تیازول و ترا مایسین
۲) در آخر اگر کندوی ما به عامل بیماری مبتلا شد سوزاندن کندوی مبتلا با زنبورها و تمام محتویات داخلش اعم از موم،عسل و... موثر ترین راه ممکنه است چون در غیر این صورت خطر ابتلا دیگر کندوهای ما نیز میرود.


ب) لوک اروپایی:
این بیماری عفونی ناشی از نوعی باکتری بنام Bacillus Alvei است البته این باکتری مانند لوک آمریکایی تولید اسپر نمی نماید.این باسیل تنها عامل بیماری نیست بلکه یک عامل ثانوی یا کمکی برای تولید این بیماری بنام Bacillus Pluton شناخته شده است که این باکتری هم تولید اسپر نمی نماید.


علائم بیماری:
علائم این بیماری برعکس لوک آمریکایی بسیار متغیر است زیرا لاروها در سنین مختلفی می میرند.نامنظمی علائم با شدت بیماری و طول زمان آلودگی بستگی زیاد دارد.با پیشرفت بیماری سلولهای باز کندو که باید خالی و یا دارای تخم و یا لارو سالم و مریض باشند بطور پراکنده و نامنظم بین سلولهای بسته قرار دارد.
تعداد زیادی از لاروها در این بیماری در صورتی که هنوز بشکل حلقه در ته حجره بدون درب قرار دارند مرده اند بعضی در فاصله سه روزگی که از تفریخ تخم می گذردمرده ولی اکثرا در فاصله بین سه روزگی و روزهایی که درب حجره ها بسته می شوند می میرند یعنی در موقعیکه لاروها زیاد تغذیه می شوند.
حلقه شدن ته سلول و نامنظم بودن زمان مرگ لاروها نسبت به سنشان این بیماری را از بیماری لوک آمریکایی مشخص می نماید.
اولین نشانه این بیماری این است که لاروهای بیمار چاقی و براقی و رنگ سفید زنده کرم سالم را از دست داده و برنگ سفید بی روحی در می آیند و نزدیک به مرگ لارو به رنگ زرد روشن در می آید،ممکن است لاروهای مبتلا حرکات غیر طبیعی از خود نشان دهند و این حرکات سبب می شود که شکل غیر طبیعی در سلول پیدا کنند.
ممکن است در طول پشت کرم رنگ سفید خاکستری تیره یا سفید قهوه ای تیره مشاهده شود علت آن وجود تعداد زیاد باکتری می باشد .در این توده که شکل باسیل پلوتن دیده شده و فرم دیگر باکتری موجود نیست،اول لارو حلقه شده و سپس پوسیدگی شروع و رنگ آنهم از زرد به قهوه ای خاکستری تبدیل شده و نیم شفافیت خود را از دست می دهد،رنگ زرد همزمان با آب شدن و پهن شدن هیکل لارو میباشد،این خاصیت اختصاص به این بیماری دارد.
وقتی که لاشه کرم در سلول خشک شد لوله های تنفسی بعلت اینکه مواد تجزیه شده بدن کرم دور آن جمع شده برجستگی پیدا می کند و بالاخره بقایای لارو برنگ زرد قهوه ای یا خاکستری قهوه ای بوده و با شکل نا منظم بدیواره پایین سلول باقی می ماند(اگر قبل از مرگ بشکل منظم در نیامده باشد) بقایای لاشه کرم هرگز بدیواره سلول نمی چسبد و کارگر برای تمیز کردن حجرات باسانی می توانند تعداد زیادی از آنها را از سلول خارج نمایند.
بوی این بیماری در دوره های اول بیماری بوی ترشیدگی کپک زدگی می باشد ولی موقعی که مواد لاروها به فرم طناب در می آید بوی گوشت گندیده که خیلی زننده می باشد به مشام می رسد.
مطلب دیگر اینکه لاروهای ملکه و نرها هم به این مبتلا می شوند در صورتی که در لوک آمریکایی اینچنین نیست

نوزما Nosema



بدترین و ناراحت کننده ترین بیماری در مناطق مرطوب است و یا در هنگامی از سال که رطوبت بالاست یعنی اواخر زمستان و اوایل بهار اشاعه فراوان دارد.بیماری به شدت مسری است و زنبورها را به شدت ضعیف کرده و در حالت شدت همه انها را از بین می برد.


علائم بیماری


زنبورهای بیمار با پرهای لرزان جلو کندو و یا کمی دورتر افتاده و ناگاه می میرند،بیماری مرگ و میر زنبورها را در داخل کندو افزایش می دهد.با ضعف در پاییز و یا در اوایل بهار باید به نوزما مشکوکشد.جمعیت بیماربه سرعت ضعیف می شوند کندوهایی که در پاییز مبتلا می شوند زمستان را طاقت نیاورده و می میرند و اگر بتوانند زمستان را پشت سر بگذارند در بهار آینده قادر به جمع آوری محصول نبوده و در تابستان هم قوی نمی شوند.

در اطراف سوراخ پرواز جمعیتهای بیمار لکه های زیادی دیده می شود که در واقع مدفوع خشک شده زنبورهای مریض است که بهحالت اسهالی از خود دفع کرده اند.در هنگام شدت بیماری لکه ها در داخل کندو و در روی کادر ها نیز دیده می شودو لکه های مذکور دارای بوی ناخوشایندی می باشند.


عامل بیماری


میکروبی به نام Nosema Apis که در داخل سلولهای جدار روده های زنبور رشد کرده و آنها را به اسهال مبتلا می سازد.


راه انتقال بیماری



انتقال به وسیله آب و مدفوع زنبورهای بیمار و یا غذاهای آلوده به اسپور نوزما و همچنین بوسیله زنبورهای نر که مجازند به تمام کندوها رفت و آمد کنند انجام می گیرد.

جمعیت های ضعیف و کم زنبور زود و به راحتی به این بیماری مبتلا می شوند.

لارو زنبورها هرگز به این بیماری مبتلا نمی شوند و فقط زمانی می توانند به این بیماری مبتلا شوند که زنبورها کامل شدند.

طرز تشخیص بیماری



با دو انگشت یک دست سینه زنبور را گرفته و با دو انگشت دست دیگر شکمش را بکشید به طوری که در اثر کشیدن روده هایش از بدن خارج گردند.رنگ قهوه ای یا کمی قرمز رنگ روده ها دلیل بر سلامتی آنها بوده و رنگ سفید شیری آنها دلیل بر مبتلا بودنشان می باشد.

وجود زنبورهایی که قادر به پرواز نیستند در نزدیکی سوراخ پرواز میتواند دلیل بر وجود این بیماری در کندو و یا زنبورستان باشد.
پیشگیری

بهترین راه پیشگیری قوی نگه داشتن جمعیت است.جمعیت هایی که در پاییز بد تغذیه گردند و یا اصلا تغذیه نگردند اگر در طول زمستان از گرسنگی نمیرند در اوائل بهار اغلب بیمار می گردند.بنابراین جمعیتها همیشه باید:

1- به اندازه کافی ذخیره عسلی داشته باشند.

2- به اندازه کافی گرده گل در داخل قابها ذخیره کرده باشند.

3- در هر یک از فصول سال اگر کمبود مواد غذایی در داخل کندو مشاهده شد بایستی فورا به جمعیت به اندازه کافی عسل رسانید.

4- سالانه دو بار،یک بار در اوائل پاییز و یکبار در اوائل بهار هنگام تغذیه جمعیتها باید مقداری داروی Nosemack به منظور پیشگیری به شربت افزود و به آنها خوراند.



معالجه بیماری


1- شروع به تغذیه جمعیت با عسل نموده و در داخل غذای آنها مقداری داروی مداوا کننده بر ضد همین بیماری مثل Fumidil-b و یا Nosemack می ریزیم.این کار بایستی به محض آگاه شدن از وجود بیماری انجام گیرد.

بهترین وقت برای این کار پاییز و مخصوصا فروردین ماه است.پاییز برای پیشگیری و فروردین برای معالجه.

2- در صورتی که جمعیت هنوز قوی باشد باید فوری از آن بچه گرفت و بدینوسیله زنبورهای جوان را از پیرها جدا کرد.

چون معمولا لاروها و زنبورهای جوان معمولا مبتلا نمی شوند و فقط زنبورهای پیر که زمستان رادر کندو گذرانده اند نوزما می گیرند.با جدا کردن پیرها از جوانها به کمک بچه مصنوعی عملا زنبورهای بیمار را از زنبورهای سالم جدا کرده و آنها را نجات داده ایم

تولید مثل و تشکیلات کندوی زنبور عسل

زنبورهای یک کندو شامل یک ملکه، چند صد زنبور نر ون چندین هزار زنبور کارگر می باشد. در تابستان و بهار که زنبورها فعالیت زیادی برای جمع آوری شیره دارند کندو ممکن است 5-7 کیلو زنبور داشته باشد و تعداد زنبورهای نر در این موقع زیادتر از هر موقع دیگر در کندو دیده شوند. هر یک از این دو نوع زنبور وظیفه خاصی دارند ولی منظوری که یک کندو تعقیب می نماید عبارت از بقای نسل و یا دفاع و نگهداری کندو می باشد و نظر انفرادی در بین نیست و هیچکدام از آنها در نتیجه سعی انفرادی قادر نیستند که برای مدت طولانی زنده بمانند و بنابراین هدف آنها به طور دسته جمعی انجام می گیرد.
ملکه
ملکه زنبور عسل بسادگی از کارگران و زنبور نر مشخص می شود. ملکه نسبتا درشت تر و درازتر از کارگران و درازتر از زنبوران نر است، ولی پهن تر از آنها نیست. از آنجا که شکم ملکه طویل و در سطح زیرین پهن است، طول بالهایش نسبت به بدن از بال کارگرها و زنبوران نر کوتاه تر است.
نیش ملکه کمی خمیده است و نسبت به نیش کارگر دارای دندانه های کمتری است و فقط برای از بین بردن ملکه های رقیب به کار می رود. حرکت ملکه در حالت عادی ملایم است ولی در مواقع احتیاج می تواند با سرعت حرکت کند. ملکه ای که جفتگیری کرده و در حالت تخم گذاری است روی شانه هایی قرار دارد که جوانترین نوزادان در آن زندگی می کنند. ملکه در این حالت، اغلب بوسیله عده ای محافظ احاطه شده است. سر محافظین اغلب به طرف ملکه می باشد. محافظان در این حالت، با شاخک های خود ملکه را آرایش می کنند و با دهان خود او را می لیسند یا غذا می دهند؛ بعلاوه مدفوعات وی را بیرون می برند.
امروزه کاملا واضح است تمام تخمهایی که در سلولها قرار دارد، بوسیله ملکه واحد کندو گذاشته می شود. این ملکه در جوانی در هوای آزاد با یک یا چند نر پشت سر هم جفتگیری و برای خود تا آخر عمر اسپرم ذخیره می کند. زنبورهای کارگر می توانند تعداد کمی تخم بگذارند ولی قادر به جفتگیری نیستند و معمولا در حالتی که ملکه کندو زنده است تخمگذاری برای آنها ممنوع است. نوزادانی که از تخم زنبوران کارگر بوجود می آیند به علت اینکه فکنده نیستند تبدیل به زنبورهای نر می شوند. چنین نرهایی معمولا از نرهای طبیعی که از ملکه بوجود می آیند، کوچکترند.
فصل پرورش نوزادان در شرایط آب و هوایی معتدل، به مقدار کم، از اواسط دیماه شروع شده مرتب توسعه می یابد؛ و اوایل اردیبهشت، به حداکثر خود می رسد. در صورتیکه شرایط اجازه دهد، فعالیت تولید مثل آنها، به همین وضع، تا اواخر خرداد ماه ادامه پیدا می کند و از آن به بعد رو به نقصان می گذارد. در ماههای آبان و آذر فعالیت زاد و ولد بکلی متوقف می گردد. نژادهای مختلف زنبورعسل از این حیث دارای خصوصیات متفاوت هستند. هنگامی که تولید مثل کلنی در حداکثر توسعه خود می باشد، یک ملکه ممکن است 1500 تا 2000 تخم در روز بگذارد.
اگر چه یک زنبور کارگر بتنهایی می تواند یکی دو هفته در قفس زنده بماند ولی هیچ زنبور کارگری مایل نیست که به حالت انفرادی زندگی کند و در اولین فرصت، به یک کلنی می پیوندد. زنبورهای کارگر اغلب بوسیله بو، ارتعاشات صوتی، دید و حرارت به هم جذب شده به صورت دسته در می آیند. زنبورهای یک کندو وقتی که فاقد ملکه نیز باشند از هم پراکنده نمی شوند و باز هم تقسیم کار در بین آنها حکمفرما می باشد. عده ای به صورت دسته جمعی در کندو می مانند و عده قلیلی برای آنها غذا می آورند.
با اینکه ملکه در بهم آمدن افراد یک کلنی تاثیر عمده ندارد ولی برای بقای کلنی نهایت ضرورت را دارد.
الف - پرورش ملکه: در یک کلنی زنبور عسل، پرورش ملکه ممکن است به یکی از علل زیر صورت گیرد:
1)نشاندن ملکه جدید به جای ملکه ای که به علت نا معلوم معدوم شده است.
2)تعویض ملکه ای که پیر شده ولی هنوز مایل است فعالیت داشته باشد.
3)برای ازدیاد کلنی یا بچه بیرون کردن.
در هر یک از حالات فوق، کارگزاران موقعی اقدام به ساختن خانه ملکه و پرورش آن می کنند که ماده بخصوص جلوگیری کننده به آنها نرسد.
در حالت اول، چندین ملکه در خانه های اضطراری که با تغییر شکل خانه کارگران ساخته شده، پرورش داده می شوند. در این خانه ها اغلب یک لارو یا ندرتا یک تخم قرار دارد. چگونگی انتخاب این خانه ها و لاروها برای پرورش ملکه کاملا روشن نیست. در چنین خانه هایی، قسمت تحتانی سلول به خط وسط شانه موم منتهی می شود و بر عکس، خانه هایی که در شرایط عادی ساخته می شوند قسمت ضخیم سلول، بوسیله ساقه کوتاه مومی، به سطح یا لبه قاب چسبیده است. در این حالت، نوزاد بطرف پایین آویزان است. در ابتدای ساختمان خانه اضطراری، سلول اصلی (سلول کارگر) بوسیله مایع بخصوصی که از غده زیر فکی کارگران ترشح می شود، انباشته شده، لارو داخل سلول اصلی در سطح آن شناور می شود. به این ترتیب، لارو وارد قسمت ویژه ای که برای پرورش ملکه ترتیب داده شده می گردد. لاروهایی که برای پرورش اضطراری ملکه انتخاب می شوند اغلب دو روزه هستند ولی لاروهای سه روزه هم می توان یافت. معمولا کارگران کوشش می کنند که در پرورش اضطراری ملکه از لاروهای مسن تر استفاده کنند. تجربه ثابت کرده است، لاروهایی که از سه روز بیشتر عمر داشته باشند برای پرورش ملکه مناسب نیستند و در آنها نقایصی یافت می شود.
در صورتی که لارو انتخاب شده برای پرورش ملکه دو روزه باشد، در حدود 11 روز بعد، ملکه کامل از سلول خارج می شود و اگر شرایط هوایی مساعد باشد، در فاصله 10 روز بعد جفت گیری کرده خود را برای تخم گذاری آماده می کند. در این صورت، از وقتی که کندو ملکه ای را از دست می دهد تا هنگامی که ملکه تخمگذاری جانشین آن گردد حداقل سه هفته طول می کشد.
ملکه هایی که از لاروهای دو روزه یا کمتر به دست می آیند فرقی با ملکه معمولی که از طریق تخمگذاری مستقیم ملکه در خانه ملکه به دست می آیند ندارند. باید توجه داشت که در هر خانه ملکه بیش از یک بار ملکه پرورش داده نمی شود و پس از آن خانه منهدم می گردد. اندازه و شکل ظاهری سلولهای ملکه اغلب با هم تفاوت دارند. طول آنها در حدود 5/2 سانت است و قطرشان از قاعده به بعد تقلیل می یابد. و دهانه آن اغلب حدود یک سانتی متر است.
تعداد خانه های ملکه که در یک کلنی ساخته می شوند، کاملا متفاوت است و بستگی به نژاد و اندازه کلنی دارد. بطوری که اظهار می شود، نژادهای ایتالیایی و قفقازی کمتر از نژادهای دیگر برای بچه بیرون کردن خانه ملکه می سازند. کلنی های نژادهای قبرسی، سوری و مصری گفته می شود که گاهی تا صد عدد ملکه در هر دفعه پرورش می دهند. اینکه می گویند، تعداد ملکه های پرورش داده شده در حالت تعویض ملکه کمتر از حالتی است که زنبورها بچه می کند، تقریبا حقیقت به نظر می رسد. در حالتی که کلنی بخواهد ملکه عوض کند، عده ملکه های تازه از 2 تا 3 تجاوز نمی کند ولی در بعضی موارد به تعداد بیشتر نیز مشاهده شده است.
خانه های ملکه همگی در یک لحظه ساخته نمی شود و لاروهایی که برای پرورش انتخاب می شوند ممکن است همگی در یک سن نباشند. نکته جالب این که همیشه اولین ملکه که از خانه خود بیرون می آید به عنوان ملکه کندو انتخاب نمی شود و چه بسا که ملکه های بعدی این سمت را به عهده بگیرند

ب - به وجود آمدن افراد کارگر یا ملکه: زنبورهای کارگر و ملکه همگی ماده اند و از تخمهایی که تلقیح شده اند پدید می آیند. تنها وجود خانه ملکه و غذای مخصوص است که موجب پرورش ملکه یا کارگر می گردد. این وضعیت به زنبورداران اجازه می دهد که با انتقال (پیوند) لارو یا تخمهایی که در خانه های کارگر وجود دارند و خانه هایی که مصنوعا برای ملکه می سازند و در کندوهای بدون ملکه قرار می دهند، ملکه های زیادی پرورش دهند. در این صورت، واضح است که اختلاف بین ملکه و کارگر ژنتیکی نیست بلکه بسته به طرز پرورش و تغذیه است. سالها قبل ( درحدود 1888) پلانتا متذکر شد که زنبورهای پرستار، برای تغذیه نوزادان ملکه منحصرا از ترشحات دهان خود استفاده می کنند و حال آنکه در مورد نوزادان کارگر، پس از روز سوم، مقدار زیادی عسل به غذای آنها می افزایند. مواد مترشحه بزاقی محتوی مقدار نسبتا زیاد پروتئین و اسیدهای چرب از نوع اسید 10- هیدروکسی دسنوئیک می باشد که بوسیله غدد زیر فکی ترشح می شود.
متاسفانه تجزیه مواد غذایی که برای تغذیه لاروهای ملکه یا کارگران در سه روز اول به کار می رود بوسیله متخصصین مختلف نتایج متفاوتی داده است. به همین دلیل هیداک نتیجه گرفته است که مواد تشکیل دهنده غذای لاروی اغلب متغییر است.
اختلاف بین ملکه و کارگر در اختلاف مواد تشکیل دهنده غذای لارو نیست بلکه به علت تفاوت در میزان مصرف آن بوسیله لارهای ملکه می باشد. هیداک متذکر می شود که تمام لاروها در سه روز اول زندگی خود، به مقدار مساوی و به حد وفور از غذای لاروی بهرمند می شوند ولی از روز سوم به بعد، لاروهایی که برای ملکه شدن پرورش داده می شوند به همان ترتیب سابق، تغذیه می شوند و حال آنکه از میزان جیره غذایی لاروهای کارگر به مقدار معتنابهی کسر می شود. در این صورت، سرعت رشد آنها در سه روز اول مساوی است ولی از آن به بعد، لاروهای ملکه بسرعت رشد می کنند و نشو و نمای لاروهای کارگر کند می شود. کثرت مواد غذایی برای ملکه چنان است که حتی بعد از بسته شدن خانه هنوز مدتی از آن استفاده می کند؛ در حالی که لاروهای کارگر بعد از بسته شدن سلولها اصلا غذایی در خانه ندارند و یا مقدار آن بسیار ناچیز است. در اثر نبودن غذای کافی، تخمدانها در مرحله لاروی بدون رشد می مانند و در نتیجه هرمونهایی که باید از آن ترشح شده موجب صفات ثانوی ملکه می گردند، هرگز ترشح نمی گردند.
ج - ملکه باکره: وقتی که لارو ملکه به رشد کافی رسید، زنبوران کارگر خانه آنها را با ورقه نازکی موم می بندند. وقتی لارو غذای خود را به اتمام رسانید، بوسیله رشته های ابریشمی که از غده های سینه ای ترشح می شود پیله نازکی در داخل سلول خود می سازد و در حالتی که سرش پایین است به خواب یا به حالت استراحت می رود. سپس تبدیل به شفیره شده، بعد به حشره بالغ مبدل می گردد. وقتی ملکه می خواهد خارج گردد ابتدا بوسیله آرواره های خود، پیله و پوشش مومی سلول خود را قطع می کند بطوریکه بتواند از سلول خارج گردد. وقتی خارج شد سلول و بقایای آن فورا بوسیله زنبوران کارگر تمیز می گردد. زمانیکه کلنی آماده بچه دادن باشد، معمولا زنبورهای کارگر برای مدتی مانع خارج شدن ملکه جوان از سلول می گردند(این مدت ممکن است چند ساعت و حتی یک روز باشد) و او را از روزنه ای که در قسمت خارجی سلول تعبیه کرده بود تغذیه می کنند. هنگامی که ملکه مادر بوسیله عده ای از زنبوران از کندو خارج شد، یا اینکه ملکه باکره دیگری که قبلا اجازه خروج یافته است با عده ای بیرون آمد، به این ملکه اجازه می دهند که خارج شود و دسته دیگری از زنبوران را با خود ببرد. این عمل ممکن است چندین بار تکرار گردد و سپس در صورتیکه ملکه مادر هنوز در کندو مانده باشد، معمولا ملکه تازه با او به جنگ پرداخته پس از نابود کردن آن، خود به اداره کندو می پردازد.
معمولا وقتی یک کلنی آماده بچه کردن نیست، اولین ملکه باکره ای که به حالت بلوغ می رسد اجازه خروج از سلول را پیدا می کند. وقتی از سلول خارج شد ابتدا متوجه سلولهایی می شود که در آنها عسل ذخیره شده و مدت دو تا سه روز فقط تغذیه می کند. در این مدت، کارگرانکمتر به او توجه دارند و بندرت دورش جمع می شوند(اگر چه گاهی اوقات دیده شده که عده کمی کارگر در اطراف ملکه جمع می شوند). چند ساعت بعد از خروج، معمولا ملکه در صدد از بین بردن ملکه موجود در کندو و ملکه های دیگری که قبلا از سلولهای خود خارج شده اند و شفیره هایی که حتی از سلول خارج نگردیده اند بر میآید. گاهی ملکه جوان توجهی به مادر خود ندارد و در صدد منازعه با وی بر نمی آید و چند روزی در کنار هم با هم زندگی می کنند و حال آنکه وقتی دو ملکه باکره به هم برخورد می کنند شروع به جنگ می کنند و آنقدر می جنگند تا یکی کشته شود. گاهی نیز ملکه باکره اقدام به حمله به سلولهای ملکه می کند و آنها را قبل از آنکه به رشد کامل برسند نابود می کند. در این حالت، ابتدا به سلولی که بسته شده حمله می کند.
ملکه باکره وقتی که تقریبا 3-5 روزه است، قبل از پروازهای مخصوص جفتگیری یا نو پتال پروازهای اکتشافیدر اطراف کندو می نماید. پروازهای قبل از جفت گیری یا پری نو پتال . جفتگیری معمولا در گرمترین اوقات روز صورت می گیرد. گاهی ملکه بعد از چند دقیقه جفتگیری کرده به کندو بر می گردد. ولی اکثر موارد، مدتی که در خارج از کندو می گذراند از 10 تا 30 دقیقه طول می کشد.
ملکه بعد از جفتگیری به فاصله 2 تا 3 روز شروع به تخم ریزی می کند. عقیده عمومی بر این استکه از این تاریخ به بعد، ملکه زنبورعسل هرگز جفتگیری نمی کند و از کندو نیز خارج نمی شود مگر اینکه همراه با عده ای زنبور کارگر کندوی خود را به منظور تشکیل کلنی جدید ترک نماید. سنی که ملکه در آن جفتگیری می کند بستگی به شرایط آب و هوایی دارد؛ و بعضا مربوط به نژاد زنبور نیز می باشد؛ ولی به نظر می رسد که در فاصله روز ششم تا دهم ملکه جفتگیری می کند.
مشاهده جفتگیری که مطمئنا در آسمان انجام می گیرد خیلی کم صورت گرفته است. بنابر گزارشی که در این خصوص در دست است، زنبورهای نر در آسمان بسرعت در اطراف ملکه پرواز می کنند و هر یک کوشش دارند که خود را به او برسانند. این پرواز دسته جمعی مدتی به طور زیگزاگ ادامه دارد. زنبور نری که موفق به جفتگیری می شود آلت تناسلی و قسمتی از اعضای مربوط را از دست داده و می میرد و گاهی اوقات وقتی ملکه وارد کندو می شود این قسمت از بدن زنبور نر به انتهای شکمش چسبیده است.
در مدت کوتاهی که عمل جفتگیری انجام می گیرد، اسپرم نر به واژن ملکه وارد می شود. برای جلوگیری از خروج و ریزش اسپرم از واژن، حشره نر بلافاصله دهانه خروجی واژن را با ماده ژلاتینی مخصوص مسدود می کند. اسپرماتوزوئیدها سپس به سمت کیسه اسپرم شناور و در آن متمرکز می شوند. در کیسه اسپرم، اسپرماتوزوئیدها بطور منظم، پهلوی هم و تقریبا بدون حرکت قرار می گیرند. آخرین مطالعات نشان می دهد ملکه معمولا قبل از اینکه شروع به تخم گذاری کند، چندین بار جفتگیری کرده به اندازه کافی برای آینده خود اسپرم ذخیره می کند.
د - تخمگذاری: کمی بعد از اینکه ملکه جفتگیری کرد، توجه کارگران نسبت به ملکه بیشتر می شود. درهر جا که ملکه قرار گیرد حلقه ای از کارگران که اعضای آن مرتب تغییر می کند، تشکیل می گردد. زنبورهای کارگر جوان اقدام به تغذیه ملکه می کنند و بدن او را به وسیله شاخک های خود لمس نموده با دهان می لیسند تا مواد مترشحه ملکه را دریافت کرده بین سایر زنبورها تقسیم کنند. این کارگران همچنین مواد دفعی و تخمهایی را که ملکه می گذترد جابجا می نمایند. ملکه هنگام تخمگذاری در روی شانه ها، روی قاعده مشخصی حرکت می کند.ابتدا سر خود را وارد تک تک سلولها نموده آنها را آزمایش می کند و سپس تخمی در آن قرار می دهد. برای این منظور، شکم خود را خم کرده انتهای آن را داخل سلول می کند.
در زمستان و اوایل بهار، معمولا ملکه تخمهای خود را در سلولهای مرکزشان قرار می دهد. وقتی ملکه به سن دو تا سه سالگی می رسد، مقدار تخم آن بشدت تقلیل می یابد و حتی تخمهایی که می گذارد، ممکن است تلقیح شده نباشد. در این صورت، زنبورهاینر حاصل می شوند. چنین ملکه ای بزودی بوسیله کارگران نابود خواهد شد ولی در صورتی که ملکه جوان جایگزین آن نشود، ملکه پیر در بین 3 تا 4 سالگی در اثر پیری می میرد. در شرایط استثنایی، یک ملکه ممکن است تا هفت سال هم زنده بماند.
ه - تولید مثل به طریق بکرزایی: در گذشته چنین تصور می شد که تخم حشرات و سایر حیوانات فقط در صورتی تفریخ می شود که فکنده شده باشند. اگر چه این عقیده در مورد خیلی از جانوران صادق است ولی کلیت ندارد و هستند جانورانی که ممکن است تخم آنها، بدون انکه فکنده شود، نشو و نما پیدا کند. این طریق تولید مثل را بکر زایی می گویند. در زنبور عسل تخمهای فکنده نشده تولید افراد نر می کند.
این که یک ملکه چگونه می تواند به اختیار خود تخم تلقیح شده یا نشده بگذارد، مربوط به وجود کیسه ذخیره اسپرم است. این کیسه کروی شکل انبار اسپرماتوزئیدهاست و بوسله لوله باریکی به زهدان ارتباط دارد. این لوله باریک مجرای اسپرم نام دارد. قسمتی از این لوله که معبر اسپرماتوزئید است، عمل تلمبه تحت کنترل را، در خالی کردن اسپرماتوزئید، انجام می دهد. بدین ترتیب که ملکه بوسیله آن قادر است مانع خروج اسپرم شده یا اراده به خارج کردن اسپرماتوزوئید و هدایت آن به داخل زهدان نماید و تخمهای در حال خروج از زهدان را تلقیح نماید.
معمولا یک یا دو اسپرماتوزوئید از سوراخ میکروپیل وارد تخم می گردد.
و - دیدن ملکه: بعضی از مربیان وقت زیادی برای جستجوی ملکه صرف می نمایند ولی بهتر است بجای این کار اطلاع حاصل کنند که ملکه خوب کار می کند یا خیر. اگر در کندو به مقدار کافی نسل زنبور در مراحل مختلف دیده شود که در قابها بطور منظم برقرار شده اند، نشان می دهد که فعالیت ملکه رضایت بخش می باشد. بنابراین، احتیاجی نیست که تمام کندو بازرسی شود و امتحان یکی دو قاب نسل کافی است. ولی اگر حتما لازم باشد که ملکه دیده شود باید کندو را با آرامش کامل باز نمود و حتی الامکان کمتر دود داد و اگر کندو دو طبقه و نسل در هر دو طبقه وجود دارد باید طبقه بالا را برداشت و آن را روی سرپوش کندو قرار داد و به آزمایش طبقه بالا پرداخت؛ یعنی قاب مجاور جدار را خارج و به بدنه کندو در خارج تکیه داد تا جا برای حرکت قابهای دیگر فراهم گردد. سپس قابهای دیگر را، یکی بعد از دیگری، امتحان نمود.
هر قابی که خارج می شود باید یک نگاه سطحی، در داخل کندو و در روی قاب بعدی انداخت تا اگر ملکه واضح باشد دیده شود. و باید هر قاب را که خارج شده است با دقت معاینه کرد؛ مخصوصا قابهایی که دارای تخم می باشد. زیرا معلوم می کند که ملکه باید روی این نوع قاب باشد، و اگر در قابهای این طبقه تخم و لارو جوان دیده نشود، باید حدس زد که ملکه در طبقه دیگر کندو است و باید قابهای طبقه مزبور را نیز با دقت بررسی کرد. اگر کندو در این موقع تکان داده شود یا دود زیادی به کار برود، ممکن است ملکه خود را مخفی کند؛ حتی ممکن است در جدار طرفی کندو یا روی تخته کف زیر قابها برود که در این صورت پیدا کردن آن مشکل است.
عملیاتی که روی ملکه انجام می گیرد:
این عملیات قطع بال یا علامتگذاری است. برای این کار باید ملکه را گرفت و چون کار مهمی است و باید با دقت کامل صورت گیرد، بهتر است ابتدا در روی زنبورهای نر آزمایش کرد و پس از ورزیده شدن، در مورد ملکه اجرا کرد.
باید با ملایمت بالهای ملکه را گرفته آن را از روی قاب بلند کرد؛ و نباید در این موقع به شکم آن فشار وارد شود. بعد از گرفتن باید آن را به دست دیگر بطوریکه اقلا دو پای یک طرف آن بین انگشت شست و سبابه گرفته باشد منتقل نمود و از آوردن فشار زیاد خودداری کرد. در این حالت، باید بالهای آن آزاد باشد. معمولا ملکه نیش نمی زند و در این صورت، می توان یک بال آن را قیچی کرد و یا با مرکب مخصوص، پشتش را علامتگذاری نمود. برای چیدن بال، باید قیچی مرتبی به کار برد و نصف طول بال را برید و نباید بیشتر قطع شود. و دقت شود که پاها در این موقع قطع نشوند. بعضی مربیان بال ملکه را در یکسال از طرف راست و در سال دیگر از طرف چپ قطع می کنند و از روی آن سن ملکه مشخص می گردد و علامتگذاری معمولا با رنگ زرد در بالای پشت یا در قسمت سینه انجام می گیرد. در زنبورهای تیره بسرعت ملکه مشخص می گردد و این رنگ زود خشک شود. معمولا لاک ناخن یا رنگهایی نظیر آن را می توان بکار برد. ملکه را می توان داخل قفسه ملکه هدایت نمود بدون آنکه گرفته شود. این عمل را با قرار دادن دهانه باز جعبه در جلو ملکه و قرار دادن انگشت شست و سبابه در طرف دیگر آن انجام می دهند. ملکه بعد از اینکه چند روز در قفس نگاهداری شود، کوچکتر از میزان معین در موقع تخمگذاری و سبکتر است و بنابراین اگر آزاد گذارده شود بسهولت پرواز کرده، گم خواهد شد.
ز - وارد کردن ملکه تازه به کندو: این عمل بمنظور تعویض ملکه صورت می گیرد. در این روش، مربیان ملکه لازم را از موسسات تربیت ملکه خریداری و از آن استفاده می کنند. می توان تعویض ملکه را در هر موقع سال عملی نمود ولی اغلب آن را در اواخر دوره عسل کلی و یا در اوایل بهار انجام می دهند و معمولا در بهار، هنگام جلوگیری از بچه دادن، به این کار اقدام می کنند. در هر صورت، برای شروع به این کار، باید نصف روز یا چند ساعت قبل از آن که ملکه جدید وارد شود، ملکه سابق را بگیرند و بیرون کنند؛ یعنی کندو را ((یتیم)) نمایند و این عمل بدین جهت صورت می گیرد که زنبوران به وضعیت غیر عادی و فقدان ملکه پی برده ملکه جدید را به آسانی بپذیرند. باید در موقع تعویض ملکه، اثری از حجرات ملکه در کندو نباشد؛ و اگر وجود دارد از بین برده شود. گاهی نیز گرفتن ملکه سابق و وارد کردن ملکه جدید را با هم انجام می دهند. ملکه سابق که گرفته شده، اگر زنده است، باید آن را در قفس ملکه نهاد و در کندوی دیگر بالای صفحه جدا کننده ملکه قرار داد تا ملکه جدید شروع به تخمگذاری نماید. چنانچه زنبورها ملکه جدید را از بین ببرند، می توان ملکه قدیم را موقتا به کند برگرداند تا بعدا ملکه دیگری فراهم کرد.
اغلب این کار را به کمک قفسه ملکه صورت می دهند؛ و قفس ملکه به صورتهای مختلف ساخته می شود و معمولا جعبه کوچکی است که یک یا دو طرف آن، توری سیمی و دهانه آن باز می باشد و ملکه در آن قفس نگهداری می شود. دهانه باز قفس را با ورقه ای از قند می پوشانند؛ و اگر کندو قوی باشد روی قسمتی از آن، قند و کاغذ می چسبانند و اگر کندو ضعیف باشد به همین ترتیب، بدون کاغذ، در حالی که ملکه در داخل آن قرار دارد آن را در بالای قسمت قابهای تربیت نسل می گذارند بطوری که طرف سیمی آن به طرف پایین و بین فاصله قابها واقع باشد. در این صورت، زنبورهای کندو از فواصل توری سیمی، ملکه را تغذیه خواهند نمود و با آن آشنا می شوند و در عین حال ملکه بوی کندو را به خود می گیرند و همچنین زنبورها شروع به خوردن ورقه قند دهانه قفس نموده، از سوراخ مزبور ملکه را آزاد می نمایند.
بعد از قرار دادن جعبه ملکه نباید برای مدت یک هفته کندو را باز و ملکه را ناراحت کرد. اگر قبل از شروع تخمگذاری کندو را باز کنند، اغلب اتفاق می افتد که زنبورها ملکه را بکشند.

اقداماتی که باید در اردیبهشت ماه برای کندو انجام شود عبارتند از:

1.برای جلوگیری از بچه دادن کندو کادر موم آجدار به کندو اضافه کنید

2.وقتی که ۱۰ کادر پر از زنبور شد می توانید روی آن طبقه دوم بگذارید.

3.تعویض ملکه را می توان در همین ماه انجام داد .

4.در صورتی که مایل به برداشت عسل بیشتری هستید بایستی به هر نحو ممکن از بچه دادن کندو جلوگیری کنید.

منبع: دکتر محمد عراقی/زنبورداری عملی/تولید مثل و تشکیلات کندوی زنبور

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد